لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

سه پرسش از صاحبان بصیرت در باره گران کردن بنزین در ایران

موافقان حذف یارانه سوخت خودروهای سواری معمولا استدلال می کنند با حذف یارانه بنزین همه مشکلات مصرف بنزین و همچنین حمل و نقل و ترافیک تهران و شهرهای بزرگ به یک بار ه حل خواهد شد و ضمن این که حق به حق دار می رسد ایران هم گلستان می شود.

من از آقایان سه پرسش در این باره پرسیده ام که می دانم پاسخی برای آن نیست ولی اگر خواستید می توانید آن ها را در ادامه مطلب بخوانید.

مهم ترین استدلال موافقان حذف یارانه سوخت معمولا این دو ادعا است: اولی که معمولا از سوی همه سیاست مداران اصلاح طلب و این طرفی ها به آن استناد می شود این است که مصرف بنزین و به طور کلی سوخت در ایران بسیار بالاست و بایستی فکری برای آن کرد. و لابد مهم ترین و دم دست ترین فکر هم گران کردن سوخت است؟

دومین ادعا که عمدتا از سوی این طرفی های عدالت مدار به آن استناد می شود این است که چون به زعم آن ها  بسیاری از مردم فقیر و بی چیز از بنزین  استفاده نمیکنند یا این که استفاده چندانی نمیکنند پس چرا باید از بودجه که متعلق به همه است برای استفاده مشتی مرفه بی درد و احیانا جاسوسان غرب استفاده کرد. پس دولت باید بنزین را گران کند  و دمار از روزگار پولدارها درآورد.( البته ما که نفهمیدیم آن کدام بچه پولدار و مرفه بی دردی است که پرداید و روآ و اگر دستش برسد پژو 405 و 206 سوار می شود. زیرا تا آن جا که ما از روی آمارهای وزارت صنایع و البته دیدن خودروهای یکنواخت که در خیابان ها صبح تا شب مشغول قیقاج دادن هستند، سالانه بیش از یک میلیون خودرو سواری به ترتیب جمعیت : پراید، 405، سمند، روآ، 206  تعداد کمی پرشیا ، تندر90 و ریو در ایران تولید می شود. خودروها وارداتی که عمدتا هیوندایی هستند سالانه کمتر از ۱۰ هزار دستگاه در سال 88 بوده است. برای اطلاع دقیق میتوانید به آمارهای وزارت صنایع و خودروسازی ها مراجعه کنید)

این بود دو ادعای اصلی آقایان. اما پرسش های من از ایشان:

یک: در قانون هدفمند کردن یارانه ها ( بخوانید جبران کسری بودجه دولت با بالا بردن قیمت ها) و همچنین قانون سهمیه بندی سوخت آمده است که دولت بنزین تولید داخل را به قیمت لیتری 100 تومان و بقیه بنزین مصرفی را که وارد می شود به قیمت تمام شده بایستی توزیع کند. خوب چرا ملت باید چوب ناتوانی دولت را در تولید بنزین بخورد. مگر همین دولت محترم بارها اعلام نکرده است که ما در عرض 48 ساعت ( دقت کنید فقط 48 ساعت) میتوانیم کل نیاز بنزین مصرفی کشور را تامین کنیم خوب این گوی و این میدان چرا در این مدت 5 سال از زمامداری ایشان این اتفاق نیفتاده است. اگر دولت نمی تواند بنزین مورد نیاز کشور را تامین کند چرا ملت باید هزینه آن را بپردازد. چرا من که در ایران به دنیا آمده ام و زیر پایم دریایی از نفت و گاز است، بایستی همان پولی را برای خرید بنزین بدهم که مثلا المانی ها می پردازند؟ مگر درآمد من با مردم آلمان یکی است؟ مگر ماشینی که من سوار می شوم مصرف بنزینش به اندازه ماشین های آلمانی است؟ مگر من از همان شبکه حمل و نقل همگانی که در آلمان وجود دارد در این جا استفاده می کنم؟ ضمن این که همه مردم ایران میدانند که حدود صد در صد هزینهای که مردم کشورهای اروپایی ( از جمله همین کشور دوست و برادر ترکیه) برای خرید سوخت میپردازند مالیاتی است که دولت صرف گسترش خدمات رفاهی حمل و نقل و همچنین دستیابی به سوخت های پاک می کند.

دو: همه آقایان از جمله جناب رویانیان دبیر ستاد سهیمه بندی سوخت کشور در رسانه ها از چند سال پیش که ایشان با نام سردار رویانیان در راهنمایی و رانندگی بودند مرتبا از غیر استاندارد بودن خودروهای انحصارات داخلی گله مند بوه و همراه چند دوجین کارشناس دیگر همگی متفق القول بر این امر بوده اند که سوخت خودروهای ساخت انحصارات عزیزِ دلِ دولت بسیار بالاتر از خودروهای روز دنیا است. از سوی دیگر درِ واردات بسته و دنیا فعلا به کام ایران خودرو و سایپا است که سالانه یک میلیون خودرو غیر استانداردی که مصرف بالای سوخت یکی از مشکلات ناجیز آن است به بازار بریزند. چرا بخشی از درآمد ایران خودرو و سایپا را که  با پول خلق الله و به مدد انحصار پولادین خود رتبه های بالای جهانی در تولید خودرو را یکی پس از دیگری فتح می کنند، برای واردات بنزین یا پرداخت یارانه اختصاص نمیدهند. حال که قانون مجلس برای اندکی کاهش تعرفه واردات خودرو (که البته آن هم داستانی دارد پر از آب چشم) به یک غمزه خودروسازان عزیز دردانه چون پر کاهی بی ارزش می شود و هیچ کس هم جرئت آن را ندارد که به خودروسازان بگوید بالای چشمشان ابرو چرا ملت بی چاره بایستی تاوان آن را بدهد؟

سه: گیرم که بنزین را گران کردید و خیل عظیمی از کارمند و کاسب و وانتی دوره گرد و مسافر کش(بخوانید همان مرفهان بی درد) را که با هزار قرض و قوله و وام بانکی و غیره توانسته اند یک پراید 2میلیون تومنی را به قیمت 8 میلیون ناقابل خریداری کنند یا یک روآ (همان پیکان جهش یافته در مصرف بنزین و خرج تعمیرات را) به قیمت 5/9 میلیون خریده، به علت گرانی بنزین اتوبوس سوار کردید، آیا طبق همان قانونی که خودتان برای گران کردن بنزین تصویب کرده اید چه قدر به گسترش اتوبوس رانی و مترو و کلا به گسترش وسایل حمل و نقل همگانی کمک کرده اید. مگر نه این است که پس از سال ها جنگ و جدل بر سر بودجه مترو و اتوبوس رانی شهری و شانه خالی کردن دولت از پرداخت سهم قانونی خود به این دو سامانه اصلی حمل و نقل سرانجام مجلس قانونی را تصویب کرد که دولت  بایستی 2 میلیارد دلار به عنوان بودجه مترو پس از 5 سال که به تعهدات خود در این زمینه عمل نکرده پرداخت کند و مگر این نبود که جناب احمدی نژاد در کمیسوین اصل نود مجلس اعلام کرد که دولت تشخیص داد پرداخت این بودجه به صلاح نیست و تبعات بسیار بدی دارد و ما این بودجه را پرداخت نکردیم.

یکی نیست به این حضرات بگوید ما که سال هاست چشم مان را بر روی  دم خروس بسته ایم و سعی داریم خودمان را راضی کنیم که قسم حضرت عباس شما را باور کنیم، چرا این قدر پا روی دمب صاحاب مرده ما میگذارید که چشم های کور مکوری ما را باز کنید؟

به قول آقای علی مطهری (نماینده تا یک هفته پیش خیلی اصول گرای مجلس) ما که اصلا کور به دنیا آمده ایم، البته اگر آقای رویانیان اجازه بدهند و هر سه ماه با اعلام سهمیه سوخت چرت ما را پاره نکنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد