لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

نشست گروه 20 زیر سایه بحران اروپا

اجلاس گروه 20 در کشور مکزیک  در حالی برگزار شد که اروپا و آمریکا در زیر خیمه سنگین بحران اقتصادی به نفس نفس افتاده اند. بحران اقتصادی اروپا چنان دامن گسترده است که رهبران ایالات متحده آمریکا، روسیه  و چین موضوع بحران سوریه و اختلافات شدید دو کشور آمریکا و روسیه بر سر سپر موشکی ناتو که در نزدیکی مرزهای روسیه نصب شده و این کشور را هدف گرفته اند و همچنین موضوع هسته ای ایران را در دستور کار قرار نداند، بلکه این نخست وزیر اسپانیا بود که عضو گروه 20 نیست پیشاپیش سایر رهبران کشورهای عضو در لس کابوس مکزیک حاضر شد تا نشان بدهد که اوضاع اقتصادی اروپا تا چه اندازه وخیم است که حتی موفقیت شکننده احزاب راست طرفدار سیاست های مشقت بار اقتصادی اتحادیه اروپا در یونان نیز نتوانسته التیام بخش آن باشد.

رشد اقتصادی در سایه ریاضت اقتصادی

در سال 2011 رشد اقتصادی 35 کشور صنعتی مهم جهان از جمله آمریکا، فرانسه، ایتالیا و ژاپن همگی نسبت به سال پیش از آن کاهش داشته است. رشد اقتصادی فرانسه در سه ماهه نخست سال 2012 به صفر رسیده است، رشد اقتصادی آلمان فقط اندکی بهبود یافته و اقتصادهای ایتالیا، اسپانیا، پرتقال، انگلیس، ایرلند در محاق به سر می برند به گونه ای که رشد اقتصادی در منطقه یورو در سه ماهه ی نخست امسال صفر شد. بیکاری در کشورهای عضو اتحادیه اروپا گسترش روزافزونی دارد. در اسپانیا 25 درصد جوانان بیکار هستند و این رقم  برای جوانان جویای کار یونان 52 در صد است. کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای کاهش بیکاری و رهایی از رکود اقتصادی نیاز به افزایش سرمایه گذاری و رونق اقتصادی دارند در حالی که همه آمارها به جز آلمان عکس این را نشان می دهد. میزان تولید در بریتانیا و ایتالیا منفی شده و تولید ناخالص داخلی در بریتانیا کاهش داشته و به طور کلی آهنگ تولید محصولات کارخانه ای در 17 کشور عضو حوزه یورو منفی بوده است و آهنگ تجارت در این کشورها کندتر شده است. بیکاری در همه ی این کشورها در حال گسترش و در یک کلام ابرهای تیره رکود اقتصادی بر سراسر قاره سبز سایه انداخته است. در اثر بدهی به بانک ها، دولت های عضو ناچار به در پیش گرفتن سیاست های مشقت بار اقتصادی شده اند که پیامدهایی چون بالا رفتن سن بازنشستگی، کاهش دسترسی به خدمات بیمه و بهداشتی و مراقبت های پزشکی و تحصیلی برای شهروندان اروپایی و کاهش نرخ رشد اقتصادی و در نتیجه افتادن کشورها اروپایی در چرخه بدهی بانکی، کاهش قدرت خرید مردم و کاهش سرمایه گذاری شده است. حال بررسی اوضاع وخیم اقتصادی کشورهای عضو اتحادیه اروپا که سایر کشورهای صنعتی مانند آمریکا، ژاپن و در حال رشد چون چین و برزیل را نشانه رفته به موضوع اصلی نشست کشورهای گروه 20  تبدیل شده است.

نسخه های معجزه گر

اینک برکسی پوشیده نیست که کشورهای عضو اتحادیه با مشکل‌های بی‌شمار اقتصادی دست به گریبان هستند که موجب از دست رفتن رفاه نسبی مردم، بیمه و بازنشستگی، دسترسی به بهداشت و خدمات پزشکی و آموزشی و بدتر از همه بیکاری گسترده شده است. بسیاری از جوانان کشورهای عضو اتحادیه در اثر بیکاری  همان گونه که در اسپانیا و پرتقال اتفاق افتاده است به خانه پدری کوچ کرده اند تا با آنان در پس اندازهای شان شریک شوند. اما افراد مسن تر نیز در حالی دارایی و پس اندازهای شان ته کشیده است که جوانان شان بیکار هستند و درآمدی ندارند تا با آن امرار معاش کنند. هر روز به شمار کارخانه ها و تولیدی های کوچک و بزرگی که ورشکسته می شوند افزوده می شود و تعداد دیگری کارگر و مزد بگیر بدون هیچ امیدی به یافتن شغل جدید به خیابان ها ریخته و در برابر اداره های کاریابی به صف می شوند. خزانه  بانک ها و بنگاه‌های مالی نیز روز به روز تهی تر از پیش می شود. همین سناریو در اسپانیا، پرتقال، ایتالیا و ایرلند نیز تکرار می شود. و اتحادیه اروپا در حالی در گرداب مالی دست و پا می زند که انگلیس خارج از حوزه یورو در برابر هر اقدام اصلاح گرانه مالی توسط اتحادیه اروپا ایستادگی می کند و آن را به مرز فروپاشی می راند. از سوی دیگر برادر بزرگ تر، آلمان؛ اخوی دیگرش  فرانسه را به تازگی از دست داده و مرکل در نبود جفتش سارکوزی اعلام می کند نباید کشورهای اروپایی بحران زده روی قدرت مالی آلمان خیلی حساب کنند. ایالات متحده که از زمان بوش بیشتر ترجیح داده تا به جای ایفای نقش برادر بزرگ برای همه کشورهای اروپا، با چند کشور قدرتمند اروپایی مانند فرانسه، آلمان و ایتالیا ساخت و پاخت کند و سایر کشورهای بحران زده اروپایی را به امان صندوق بین المللی پول و بانک جهانی و تصمیم های وزرای اقتصادی و دارایی اتحادیه اروپا واگذارد، خود نیز در گرداب مشکل های اقتصادی بیشمار دست و پا می زند و با جنبش وال استریت در حال زور آزمایی است. در این حال کشورهایی چون آلمان و بانک مرکزی اروپا و صندوق بین المللی پول راه برون رفت از این بحران را در گرو رشد اقتصادی کشورهای عضو قرار داده اند.

رشد اقتصادی در زیر سایه فقر

تا کنون همه‌ی سیاست‌های اقتصادی اتحادیه اروپا و بسته های نجات بخش مبتنی بر کاهش هزینه های عمومی و رفاهی دولت ها برای کاهش کسری بودجه دولت های عضو بوده است. منتقدین این سیاست ها اعتقاد دارند که در پیش گرفتن این سیاست‌های انقباضی باعث کندی رشد اقتصادی و در نتیجه کاهش تولید و گسترش بیکاری، ورشکستگی بانک‌ها و صنایع  و مقروض شدن دولت و بدهکاری و کاهش قدرت خرید مردم شده است. حال گروه 20 به این نتیجه رسیده است که برای رهایی از کابوس ورشکستگی اتحادیه اروپا و حوزه یورو بایستی اقتصاد کشورهای عضو رشد اقتصادی را تجربه کنند، اما رشد اقتصادی در سایه فقر، بیکاری و ورشکستگی دولت ها و صنایع چگونه ممکن است! از سوی دیگر چرا اتحادیه اروپا برای نجات یورو تصمیم کمک 430 میلیارد یورویی به صندوق بین المللی پول گرفته است.

 پاسخ این پرسش بسیار سر راست است. اتحادیه اروپا و صندوق بین المللی پول وام های تخصیص یافته  را نه به دولت‌های بدهکار، بلکه به بانک های این کشورها می‌پردازد. بانک‌ها نیز پس از کسر طلب شان بابت وام های قبلی، باقی مانده را با نرخی که موسسات اعتبار سنجی برای این دولت ها تعیین کرده دوباره به همان دولت وام می دهد. در نتیجه دولت بهره چندانی از وام دریافتی نمی برد و این وام نه برای حل مشکلات بنگاه های تولیدی و خدماتی این کشورها بلکه نصیب بنگاه‌ها و موسسات مالی فراملی و صرف بازپرداخت بدهی دولت یا موسسات دولتی و حتی خصوصی به بانک ها و صنایع کشور وام دهنده می‌شود. در واقع این بار نیز به نظر می رسد که این موسسات مالی و در راس آن ها صندوق بین المللی پول - که خود از مسببان اصلی بحران مالی و اقتصادی کنونی اتحادیه اروپا و به ویژه کشورهای حوزه یورو هستند – برنده اصلی نشست گروه 20 هستند.