لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

بخوانیم و بخندیم یا...

 در حاشیه ورشکستگی ایران خودرو و رکورد شکنی در تولید هواپیمای بدون سرنشین و صادارات برنج  

ایران خودرو سال ها است که عنوان بزرگ ترین خودروساز خاورمیان را یدک می کشد. این شرکت که از نظر تعداد خودروهای تولیدی در ردیف هجدهمین خودروساز جهان جای دارد و از یک بازار انحصاری بی رقیب نیز برخوردار است چگونه است که ورشکست می شود. به این گزارش که چندان هم جدید نیست نگاه کنید تا علت خنده بر شما روشن شود:

ادامه مطلب ...

تایید صلاحیت روسای بانک هاف صد سال به این سال ها

دولت نهم را بایستی رکورددارترین دولت در ایران پس از انقلاب مشروطه دانست. یکی از دسته گل های این دولت برسرکارگماری مدیران ارشد بانک ها بدون تایید صلاحیت اخلاقی و حرفه ای از سوی بانک مرکزی است که در نوع خود بی نظیر است. حالا که پس از 5 سال از عمر دولت نهم بانک مرکزی قصد داشته این مدیران را بررسی صلاحیت کند اساسا آقایان ارزایب های باک مرکزی را قابل ندانسته و در آزمون شرکت هم نکرده اند. از جمله این اقایان خاوری بوده است که بانک مرکزی را تهدید به افشاگری کرده است. در ادامه یادداشت کوتاهی را بخوانید که در همین زمینه و در روزنامه جهان صنعت نیز به چاپ رسیده است.

ادامه مطلب ...

کاهش تورم در سایه رکود

این هم یادداشتی کوتاه در باره تورم و رکود در دولت دهم و ادعاهای عجیب بانک مرکزی که قصد دارد شکستها را به جای موفقیت غالب کند. این یادداشت در روزنامه جهان صنعت به چاپ رسیده است.

به تازگی بانک مرکزی نرخ تورم ایران را رقمی در حدود 8/8 درصد اعلام کرده و آن را به حساب برنامهریزی و تدبیرهای دولت دانسته است. گذشته از درستی یا نادرستی آمار اعلام شده  ذکر دو نکته لازم به نظر می رسد:

تورم همواره مانند دماسنج اقتصاد عمل کرده و گرچه آمال و آرزوی دولت ها کنترل و تثبیت و نهایتا کاهش تورم می باشد اما هیچ مدیر مدبر و با اندیشهای کاهش تورم را در گرو کاهش یا توقف نرخ رشد اقتصادی قرار نداده و از آن خوشحال نمی شود. چه بسا که دولتی در یک بازه زمانی به عللی برنامه ریزی شده برای رشد اقتصادی و اشتغال زایی تورم بالا را نیز تحمل می کند. با این استدلال که با بالا رفتن تولید و گسترش اشتغال به تدریج تورم کاهش یافته ضمن این که افراد شاغل نسبت به بیکاران قدرت و توانایی بیشتری در دستیابی به کالاها و خدمات تولید شده خواهند داشت و نهایتا تولید بیشتر باعث رونق بیشتر اقتصاد و نتیجتا رشد اقتصادی بیشتری خواهد شد. سویه دیگر ماجرا اما کاهش تورم در سایه رکود است. در اقتصاد هیچ دردی آزار دهندهتر از رکود تورمی نیست. در رکود تورمی در اثر کاهش تولید و در نتیجه افت قدرت خرید مردم قیمتها کاهش یافته در حالی که قیمت کالاها و خدمات اساسی کاهش چشمگیری نمی یابد. در واقع رکود به علت کاهش قدرت خرید مردم ایجاد شده است . در رکود تورمی ممکن است تورم روند کاهنده داشته باشد اما پیامدهای آن بیکاری، گسترش فقر و کاهش تولید است.  یعنی همان چیزی که برای اقتصاد ایران در حال روی دادن است. در حالی دولت نرخ تورم را زیر 10 درصد اعلام می کند که رشد اقتصادی سال 88 نزدیک 5/1 درصد برآورد شده است. در چنین حالتی است که مردم آرزو می کنند ای کاش نرخ تورم 20 درصد بود اما نرخ رشد همان 8 درصد هدف گذاری شده در برنامه چهارم توسعه میبود.

بورس تهران، رکورد شکنی حبابی

در حالی که همگان چه دوست و چه دشمن اوضاع اقتصادی کشور را بد و بحرانی توصیف می کنند دولت محترم با خوشحالی دست روی نقاطی می گذارد که دقیقا نقاط ضعف سیاست اقتصادی دولت را نشان داده و در و اقع دماسنج اقتصادی کشور هستندکه تب تند اقتصاد کشور را نشان می دهند. یکی از این موارد بازار بورس کشور است که رشدی حباب گونه داشته و عنقریب است که ترکیدن این حباب کار دست دولت بدهد. یادداشت کوتاهی در این باره نوشته ام که در سرمقاله روزنامه جهان صنعت منتشر شده است. این هم یادداشت بورسی:

از آغاز سال جاری بورس تهران همچنان رکورد شکنی می کند. این رکورد شکنی البته در بازه زمانی روی می دهد که اقتصاد کشور دچار رکود تورمی بوده، صنایع با بحران دست و پنجه نرم می کنند و بی کاری گسترش یافته است.و همین موارد خطر پیش رو را سهمگینتر نشان می سازد.

اما چرا  رشد بازار بورس از سوی صاحب نظران اقتصادی غیر منطقی جلوه می کند.

در واقع این رشد نشان دهنده غیر اقتصادی بودن فعالیت در سایر بازارهای مالی و اقتصادی ایران می باشد. در این شرایط بازدهی بورس برای فعالان بازار علامت خوبی است که نشان دهنده قدرت بورس در برابر سایر رقبا از جمله بانک ها و اوراق مشارکت، مسکن و صنعت است. در چنین شرایطی نقدینگی انباشت شده در اقتصاد کشور جایی بهتر از بازار بورس پیدا نمی کند. این امر به توقع فعالان اقتصادی بازار برای کسب سود بیش تر در بازه زمانی کمتر دامن زده و آن ها را از فعالیت در سایر بازارها رویگردان یا دست کم بی علاقه کرده و در عوض فعالیت سفته بازان را افزایش میدهد.

در اثر افزایش فعالیتهای سفته بازان، سفته بازی رونق یافته و مکانیسم قدرتمندی را ایجاد کرده که چون گردابی باعث ایجاد و بزرگ شدن حباب بورسی خواهد شد.

چرا از حباب بورسی باید بهراسیم؟

ترکیدن حباب بورس حتی در اقتصادهای قدرتمند نتیجه دهشت آوری خواهد داشت. نمونه های متعددی از ترکیدن حباب بورس در اقتصادهای کشورهایی چون ایالات متحده آمریکا، روسیه  و کشورهای آسیایی با اقتصادهایی به مراتب قدرتمندتر و با ثبات تر از ایران وجود داشته که چون بهمنی عظیم اقتصاد این کشورها را با تهدیدهای بزرگ روبرو کرده و آثار بسیار زیانبار آن به شکل ورشکستگی های گسترده در صنایع و سرمایه گذاران، بی ثباتی اقتصادی و فقر و بیکاری بروز کرده و در نهایت کشورها را دچار بی ثباتی های سیاسی و تغییر حکومت کرده است که آخرین نمونه آن در آرژانتین روی داد.

هانیبال الخاص، گیلگمش رنگ و واژه درگذشت

بیایید لااقل در ارومیه از ساختمان‌های خرابهتان یا زمین‌های متروک، ۴ دیواری دورش بکشید و تابلوهای مرا آنجا بگذارید، من تابلوهای زیادی دارم که به آنجا هدیه کنم. 

 

این خبر هم مثل هر خبر درگذشت کسانی که دوستشان داریم - فرق نمی کند، دور باشد یا نزدیک، ما را بشناسد یا نه- کوتاه و کوبنده است.

مرگ هانیبال یک مرگ معمولی نیست. او وابسته به قومی بود که رو به اضمحلال است. او هم نقاش بود و هم شعر می سرود. و از این رو زندگی هانیبال به عنوان یک هنرمند پیشرو و آگاه از پیچیدگی های ده چندانی برخوردار بود. لازم است جلوتر بگویم من با نقاشی مشکل دارم. زیرا نقاش اثری را خلق می کند نفس آن اثر نیز تفاوتی نمی کند. اثری مردمی و خلقی باشد یا یک اثر برای تزیین تاقچه یک خان یا دوک یا سرمایه دار یا شاه یک مملکت- این اثر پس از خریده شدن توسط خریدار چهره از خلق میپوشاند و در سالن یا تالار خانهای مایه فخر فرشی صاحب آن به اندک مهمانانی میشود که ممکن است هیچ از آن اثر لذت هم نبرند و با شنیدن قیمت آن اثر با دیدهای گنگ و مبهوت به آن و سپس به خریدار اثر بنگرند. و البته اگر کمی از شگردهای بیزنس اطلاع داشته باشند آن را سرمایه گذاری امن و سودآوری برای آینده بدانند که در گذر زمان به آن آسیبی نرسیده هیچ! بل که باعث انتیک شدن و  افزایش قیمت آن نیز بشود.

هانیبال همان گونه که یک تنه تلاش می کرد با آفرینش ادبی و هنری خود زبان و فرهنگ ایرانی و آشوری خود و نیاکانش را حفظ کند در گسترش آن نیز بسیار کوشا بود. آشنایی من در نوجوانی در ده کوره ای که ساکنش بودم- ابتدا در نقدهای این نقاش نوگرا در کیهان بود که مرا مجذوب هنر نقاشی از نوع هانیبالی آن کرد ولی آشنایی اصلی من با هنر او در پشت دیوارهای لانه جاسوسی - سفارت آمریکا- بود. آن گاه که جان های تبدار ما شبها را در خیابان جلو سفارت به روز میدوخت تا مبادا آمریکا خیال حمله به سفارت به سرش بزند، و شب چره ما در آن شب های دراز و سرد زمستانی تماشای نقاشیهای دیواری هانیبال بر روی دیوارهای سفارت بود و بحث در باره هنر و هنر مردمی و پیوند نقاشی با این گونه هنر.

هانیبال دوستتر داشت که هنرش را در برابر دیدگان مردم بیافریند و آن ها را به دیوار صندوقچه دل مردم بیاویزد تا به دیوارهای موزه های نام نشان دار در ینگه دنیا و اروپا! هم از این رو بود که روزی گفت:

بیایید لا اقل در ارومیه از ساختمان‌های خرابه تان یا زمین‌های متروک، ۴ دیواری دورش بکشید و تابلوهای مرا آنجا بگذارید، من تابلوهای زیادی دارم که به آنجا هدیه کنم.

از هانیبال بسیار خواهند گفت و بسیار خواهند نوشت اما آن چه یاد او را همواره در دل های همهی بشریت جاودان خواهد کرد هنر او ست که در خدمت مردم بود.

تاثیر جهانی شدن در توسعه صنعتی ایران

در ادامه مطلب پیشین در باره جهانی شدن و مفهوم آن اینک به بررسی تاثیر جهانی شدن در توسعه صنعتی ایران و بررسی چالش ها و فرصت های جهانی شدن در مسیر  توسعه صنعتی ایران می پردازیم. 

مفهوم توسعه از آغاز تا پایان سده گذشته چنان دستخوش تغییر و تحول گشته که برای معنی آن نیز بحث و مجادله های بسیاری نزد اندیشمندان وجود دارد. در همین زمینه تا نیمه سده گذشته آن چه از واژه توسعه مراد میشد مبتنی بود بر رشد اقتصادی کشور‌ها  بر پایه شاخص‌هایی نظیر تولید ناخالص ملی و تولید سرانه ملی. نظریه رشد پس از جنگ و طرح مارشال از مراحل گوناگون عبور کرده است. "نظریه رشد اقتصادی در درون مطالعات توسعه" بر اساس یک سری از مدل های کینزی از 1940 تا 1950  در ایالات متحده و اروپا رواج یافت و حاوی مدل های هارود- دومار در مورد پس انداز و سرمایه گذاری-مدل روستو تحت عنوان "مراحل نظریه رشد" رودان روزنشتاین با عنوان "انفجار بزرگ" واسکیتووسکی با عنوان مدل های بیرونی" و مدل نورکس با عنوان صنعتی شدن " است . در این نظریات عموما توسعه به عنوان فرایندی از تشکیل سرمایه در گردش، که به وسیله سطوحی از پس انداز و سرمایه گذاری مشخص شده، تعریف می کند. مثلا روستو هر مرحله از مراحل فوق را از معیارهای اقتصادی نظیر میزان سرمایه‌گذاری، میزان رشد سالانه، میزان مصرف و غیره، متمایز کرده درباره آنها بحث می‌کند؛ بنابراین، با الهام از همین نگرش به توسعه، سازمان ملل دهه 1960 را نخستین دهه توسعه برای کشورهای جهان سوم نامید و دستیابی به رشد سالانه 6 درصد افزایش درآمد سرانه به میزان 6 درصد را هدف ایده‌آل کشورها اعلام کرد؛ یعنی در این نگرش به مسائلی چون، فقر، بیکاری و دیگر ناهنجاری‌های اجتماعی و اقتصادی توجه نمی‌شد.

ادامه مطلب ...