یادداشت روز
روزنامه وقایع اتفاقیه روز 28فروردین 1396
گام گازی
فریبرز مسعودی
ایران پس از سال ها فرصت سوزی سرانجام توانست در یکی از میدان های مهم مشترک با همسایگان (میدان پارس جنوبی) در برداشت گاز از این منبع عظیم به پای کشور همسایه برسد. این که چگونه و با چه سرمایه گذاری ها و پایداری های کارگران و مهندسان ایرانی توانسته این دستاورد را کسب کند بحثی دیگر می طلبد و مجالی دیگر.
همان گونه که می دانیم میدان گازی پارس جنوبی بزرگ ترین میدان گازی خشک جهان است که در بین آب های سرزمینی ایران و قطر قرار گرفته است. در حالی که همسایه جنوبی ایران از سال های دور برداشت خود را از میدان «گنبد شمالی» با سرمایه گذاری مشترکت «قطر پترولیوم» و «اگزون موبیل»، «شورون» و «کنکو فیلیپس» آمریکا و شرکت هلندی- انگلیسی «شل» و «توتال» فرانسوی آغاز کرد که توتال و شل و برخی شرکت های خارجی حاضر در بخش میدان جنوبی متعلق به ایران ابتدا در اثر شایعه پراکنی هایی از سوی برخی مقام های رسمی و غیر رسمی و عمدتا غیر اجرایی مورد فشار قرارگرفته و در نهایت با گسترش تحریم ها علیه ایران و سوء مدیریت ها این شرکت ها از ایران رخت بربسته و کار به پیمانکارانی سپرده شد که هرگز نتوانستند از پس طرح های توسعه ای بربیایند و کار در بخش ایرانی این میدان به تدریج دچار رکود کامل شد. در همین سال ها قطر که خود را در برداشت گاز از این میدان بدون رقیب می دید برنامه های توسعه فعالیت های استخراج گاز از این میدان را متوقف کرد و در عوض توجه خود را روی فناوری تبدیل گاز استخراج شده به گاز مایع معطوف کرد. طرف ایرانی در زمانی توانست خود را در استخراج به پای شریک قطری برساند که این کشور با همکاری «شل» و برخی دیگر از شرکت های فراملیتی توانسته است ضمن دارا بودن عنوان بزرگ ترین تولید کننده گاز مابع جهان، با احداث بزرگ ترین کارخانه تبدیل گاز به فراورده های نفتی GTL (Gas To Liquid ( به بزرگ ترین تولید کننده GTLنیز تبدیل شود. ادامه مطلب ...
سیری در روابط بازرگانی ایران با چند همسایه
روزنامه وقایع اتفاقیه
فریبرز مسعودی
در کل بررسی رابطه بازرگانی ایران با همسایگان نشان می دهد که ایران به دلیل ضعف های ساختاری زیربنایی و عدم برنامه ریزی دولتها قادر به صادرات مواد ساخته شده به خارج نیست و صادرات ایران به کشورهای ترکیه، امارات، قطر و روسیه که عمدتا شامل مواد کربوهیدراتها، مواد اولیه ، محصولات باغی و کشاورزی ایران هستند، از الگوی کلی صادرات ایران یعنی صدور مواد خام و کشاورزی پیروی می کند که این خود باعث کاهش میانگین بهای مواد صادراتی ایران می شود. بسته بندی نامناسب محصولات ایرانی ، وارد نبودن بازرگانان ما به اصول بازاریابی، عدم حمایت واقعی دولت ها از صادرات به معنی ایجاد زیرساخت های حمل و نقل، بانکی و گمرکی، قوانین و مقررات سخت گیرانه صادراتی و نبود آموزش بازرگانان ایرانی از اهم نقاط ضعف صادرات ایران به کشورهای همسایه است. از دست دادن بازار کشورهای تازه استقلال یافته شوروی سابق مانند ترکمنستان، تاجیکستان، آذربایجان، ارمنستان به علت هایی بود که هنوز آن مشکل ها در بازرگانی خارجی ایران مرتفع نشده اند. دو بازار عراق و افغانستان که هنوز برای ایران باقی مانده اند مشتریان محصولات صنعتی و ساخته شده ایران هستند ولی رابطه ارگانیک و منطقی با صنایع داخلی ایران نداشته و نه دولت و نه بازرگانان ایرانی هیچ برنامه مشخصی برای پایداری این بازارها در دست ندارند. از این رو این دوبازار مهم ایران همواره در خطر سقوط به دست رقبای منطقه ای و فرامنطقه ای ایران هستند.
شاخص فلاکت در جهان و ایران
فریبرز مسعودی
برپایه آخرین گزارش فهرست رتبهبندی کشورها بر اساس شاخص فلاکت توسط موسسه کاتو کشورهای دنیا وضع مناسبی ندارند و ایران در این رتبه بندی جایگاه نهم را در میان مفلوک ترین کشورهای دنیا به دست آورده است. اگرچه این شاخص در همه حال و برای همه اقتصادها نمی تواند فرمول صد در صد مناسبی باشد اما با توجه به تاثیرگذاری نرخ تورم ، بیکاری و نرخ بهره در اندازه گیری این شاخص هنوز یکی از معقول ترین شاخص ها برای اندازه گیری فقر و بدبختی در کشورهای جهان است. عدد این شاخص برای هر کشور از مجموع نرخ بیکاری، نرخ تورم و نرخ بهره وامها منهای درصد تغییر سرانه تولید ناخالص داخلی بهدست میآید. در نتیجه هر چه عدد این شاخص بزرگتر باشد، میزان «فلاکت» آن کشور بالاتر است.
ادامه مطلب ...نویسنده: جیووانی اریگی
مترجم: کیا مسعودی
(نقل از مهرگان شماره 15)
بین سالهای 1983 تا 1988، ترنسهاپکینر، امانوئل والرشتاین و من یک سری مقاله دربارهی جنبشهای ضد سیستمی نوشتیم که در کتابی که درست در سال سقوط دیوار برلین منتشر شد، تجدید چاپ شد (اریگی و دیگران 1989). سه سال بعد مقالهای منتشر کردیم که رخدادهای 1989-1991 را به مثابه تداوم گرایشهای عمدهای تفسیر میکند که در آن کتاب برجسته شده بودند (اریگی و دیگران 1992). این مقاله سه منظور دارد. اول، قصد دارد بسنجد که بحثهای بیان شده در این نوشتهها تا چه حد معتبر ماندهاند. دوم، از مفهوم "کارکرد پیدمونتی" و "انقلاب منفعلِ" آنتونیو گرامشی، برای تجدید نظر در برخی از عیب و نقصهای آن بحثها استفاده میکند. در آخر، نشان میدهد هژمونیهای جهان چطور میتوانند به عنوان دربردارندههای انقلابهای منفعل در معنای گرامشی بیان شوند.
ادامه مطلب ...