لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

جنایت کابوی نیمه شب

چندی پیش در بگرام- همان پایگاهی که در زمان حکومت مردمی افغانستان یکی از مرکزهای مجاهدین دست ساخته آمریکا بود- آتش زدن قرآن توسط سربازان اشغال گر آمریکایی موجب بروز درگیری های شدیدی شد که هر طور که به این ماجرا نگاه کنیم گذشته از کشته شدن چند تن دیگر از مردم بخت برگشته افعانستان موجب پر و بال دادن به تندروهای مرتجع به اصطلاح مسلمان نداشت.

حالا پس از چند روز از آن غوغا، ماجرای کشتار کودکان و مردم بی گناه در یک روستا در نیمه های شب و در خواب به وحشیانه ترین شکل توسط یک سرباز آمریکایی نشان می دهد تخم کینی که امپریالیست ها برای لشکرکشی به افغانستان کاشتند این روزها شاهد به بار نشستن آن هستیم.

بدتر از همه بی تفاوتی جامعه جهانی نسبت به این جنایت های هولناک کابوی نیمه شب است. لابد جان چندین افغانی مثل واحد پول شان ارزش چندانی ندارد که برای شان  تظاهرات به راه اندخته شود.

 فرمانده ناتو که نگران سرنوشت ماموریت آدمکش های چندملیتی مستقر در افغانستان است و اوباما به شکلی احمقانه قول تعقیب کابوی نیمه شب را داده است.

خیلی ها که این خبرها را می شنوند و تا حدودی علاقمند به سرنوشت انسان- صرف نظر از ملیت و قومیت آن هستند- از خود و از ما می پرسند مگر این افغان ها چه گناهی کرده اند که مستوجب این همه تاوان هستند؟ شاید خدا این ها را خیلی دوست دارد و می خواهد سزای عمل زشت شان را که بی تفاوتی در برابر کشته شدن ببرک و نجیب الله یکی از آن ها بوده است- در همین دنیا به آن ها نشان دهد. الله و العلم!

یونان مقروض! یونان مغموم

زد و خوردهای خیابانی جوانان و مردم خشمگین با پلیس های مسلح، اعتصاب و تظاهرات، فروشگاه هایی که یکی در میان بسته اند. بی خانمان هایی که در گوشه و کنار خیابان های پایتخت خود را به رخ می کشند در حالی که صدها دستگاه آپارتمان خالی باد می خورند. جوانانی که از دو تا یکی‌شان بیکاراند و مهاجرانی که به روستاها یا به خارج کوچ می کنند، هتل ها و رستوران های شیک در زیر گرد ملالت کسادی در انتظار مهمانی خمیازه می کشند و کارخانه ها و شرکت هایی که یکی یکی تعطیل می شوند و کارگران و کارمندانی که در صف تعطیلی° آخرین پس اندازهای شان را خرج مایحتاج روزانه می کنند؛ این ها همه صحنه های آشنای زندگی روزانه در یونان است. کشوری که بر لبه تیغ° آچمز شده و انتظار ورشکستگی را می کشد.

در این میان اما بانک های اروپایی بیکار ننشسته و با آخرین به اصطلاح وامی که قرار است به این کشور بپردازند می خواهند آخرین پاپاسی هایی که در ته کیسه مردم این کشور مانده است را بیرون بکشند. آری این است معنی وامی که از اتحادیه اروپایی به سرگردگی آلمان قرار است به یونان مقروض بپردازد. شرط اتحادیه اروپا برای پرداخت این وام این است که دولت یونان با کاهش حقوق بخور و نمیری که به کارمندان و کارگران پرداخت می شود و افزایش مالیات و کاهش کمک های اقتصادی به بخش بهداشت، درمان و آموزش وامی را دریافت کند که بایستی خرج بازپرداخت بدهی وام های گذشته بشود. یعنی قرار نیست پولی وارد این کشور بشود تا صرف تحرک اقتصادی آن بشود. بلکه مردم بایستی از خودشان مایه بگذارند تا دولت بتواند سود وام و اوراق قرضه ای را که بانک های خارجی به ویژه بانک های فرانسه از دولت یونان خریداری کرده اند بپردازد. داستان وام جدید از این قرار است که اتحادیه اروپا به شرطی این وام را به یونان پرداخت خواهد کرد که طلب کاران یونان که مهم ترین آن ها یانک های فرانسوی هستند 75 درصد طلب خود را ببخشند. ولی هیچ دواطلبی برای این گذشت پیدا نشده جز دولت یونان  که در اقدامی وقیحانه 75 درصد از بدهی دولت به صندوق بازنشستگی را بخشیده است. این یعنی این که دولت یونان به رهبری اتحادیه اروپا تنها به غارت بودجه این کشور بسنده نکرده بلکه به آخرین اندخته های مردم این کشور دست درازی کرده است. بد نیست این را هم بدانید که وامی را که دولت یونان در سال گذشته از آلمان دریافت کرد عمدتا برای بازپرداخت بدهی هایی بود که در اثر واردات یونان از شرکت های آلمانی به وجود آمده بود. یعنی عملا دولت آلمان به حساب یونان طلب شرکت های آلمانی را پرداخت کرد.

البته یک چیز دیگر از این مانورها و نمایش های مضحک نصیب مردم یونان شده است و ان افسردگی و یاس است.

پس هنگامی که می گوییم دولت یونان قصد دارد آخرین پاپاسی های مردم این کشور را از ته کیسه اشان به غارت ببرد سخن گزافی نگفته ایم.