لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

روند افزایشی وابستگی بودجه کشور به نفت

شاید بتوان یکی از مفهوم های برخاسته از شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را استقلال اقتصادی کشور در زمینه وابستگی اقتصادی به سرمایه داری غرب و همچنین کاهش وابستگی به اقتصاد تک محصولی دانست که میراث شوم وابستگی به امپریالیسم است. به همین دلیل از فردای پیروزی انقلاب اسلامی با شدت و گاه با افراط در زمینه  خود کفایی موضع گیری و سو گیری هایی شد. از جمله این سو گیری ها کاهش وابستگی به نفت بود. بررسی اقتصاد ایران در 50 سال اخیر نشان دهنده افزایش این وبستگی به نفت بوده است که شور بختانه بایستی گفت هر چه شعارهای ناوابستگی به نفت و در نتیجه تاثیر پذیری از اقتصاد تک محصولی که ما را تا سرحد یک کشور مستعمره به پس می راند تند وتیز تر بوده است نتیجه معکوس بوده است. برای مثال سهم درآمدهای نفتی در بودجه سال 85 (نخستین بودجه دولت آقای احمدی نژاد) از هر بشکه 28 دلار به 39 دلار افزایش یافته و 36 میلیارد دلار درآمد نفتی در بودجه سال 85 از این راه تامین شد. وابستگی به درآمد نفتی در بودجه  سالانه بر خلاف برنامه چهارم توسعه که بایستی به حدود 17 میلیارد دلار می رسید تحت تاثیر برنامه های دولت به 50 تا 60 میلیارد دلار افزایش یافته به گونه ای که در چهار سال گذشته سهم نفت در اثر همین بودجه های رو به رشد از 45 میلیارد دلار به 70 میلیارد دلار در سال 88 رسیده است.

سهم نفت در تولید ناخالص داخلی

بررسی های تاریخ نفت ایران نشان می دهد از خرداد 1287 که نخستین چاه نفت در مسجدسلیمان به نفت رسید تا خرداد 1387 ، 65 میلیارد بشکه نفت خام از چاه های نفت ایران استخراج و روانه بازار شده است. کارشناسان نفتی اعتقاد دارند که کل نفت فروخته شده ایران در این صد سال ها حدود 900 میلیارد دلار بوده است که نزدیک به 700 میلیارد دلار  آن در سال های پس از انقلاب به دست آمده و این سیر صعودی به ویژه از سال 1384 به بعد که بهای نفت به مرز 200 دلار رسید به دست آمده است. بر پایه آمار و ارقام موجود 60 درصد نفت استخراج شده در تاریخ ایران در 100 سال اخیر در 30 سال پس از انقلاب تولید شده که حدود 39 میلیارد بشکه نفت خام بوده است.

 براساس قیمت های جاری «تولید ناخالص داخلی» به نسبت هشت درصد در دهه 1340 ، 14درصد در سال های 1351-1350 ،30/3 درصد در سال های 1352-1351 و 42 درصد در سال های 1353-1352 افزایش یافت. در فاصله 1350 تا 1356 نیز تولید ناخالص ملی از 17و 30 درصد میلیارد دلار به رقم تخمینی 54 میلیارد دلار افزایش پیدا کرد که اساس آن چیزی جز نفت نبود. نفت فرصت ها، امکانات و در عین حال محدودیت های توسعه اقتصادی ایران را تعیین کرده و دگرگونی اقتصادی کشور و رونق نفتی به ویژه در دهه 1350 وابستگی اقتصاد را به نفت بیش از پیش نشان می دهد. نفت در فاصله سال های 1345 تا 1346 فقط 17 درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل می داد ولی در سال مالی 1355 تا 56 به 37 درصد رسید این نسبت در سال 1380 تا سال 1381 در سطح 32 درصد بود اما در سال های اخیر درآمدهای نفتی با یک جهش بلند دیگر تا حدود 85 تا 88 درصد درآمد ارزی و 60 درصد درآمد بودجه دولت را تامین کرده است.

در حالی که برنامه چهارم بر کاهش سهم نفت تاکید دارد و سهم ارزی دولت از نفت را در سال های 84 تا 87 به ترتیب 2/ 15 ، 5/15 ، 3/16 و 17 میلیارد دلار پیش بینی کرده اما عملاً مخارج ارزی دولت در این سال ها به ترتیب 6/44 ، 45 ، 52 و 60 میلیارد دلار بوده است. در مورد سال 87 نیز رقم مخارج ارزی به حدود 70 میلیارد دلار می رسد و این در حالی است که سهم نفت از بودجه عمومی به ترتیب به 5/67 ، 70 و 62 درصد در سال های 84 تا 86 رسیده است و طبق اعلام نظر مرکز پژوهش های مجلس وابستگی بودجه به نفت از سال 84 تا 85 به ترتیب 44 و 59 درصد بوده است و در سال 87 نیز با تصویب متمم های بودجه، سهم نفت تا 70 درصد بودجه افزایش یافت.

با توجه به بهای نفت در بودجه 89، شاهد استمرار و تشدید وابستگی بودجه دولت به نفت هستیم. زیرا با لحاظ 65 دلار برای هر بشکه نفت، می توان گفت که 54 هزار میلیارد تومان از سقف بودجه 89 از محل درآمدهای نفتی خواهد بود. هم چنین با لحاظ افزایش 30 درصدی نرخ مالیات بر فروش نفت در بودجه امسال وابستگی بودجه سال آتی کشور به نفت بیش تر خواهد شد.

در حالی که در سال های گذشته دولت همواره برطبل کاهش وابستگی اقتصاد و بودجه به نفت، گسترش پایه مالیاتی و بهبود محیط کسب و کار تاکید کرده و کارشناسان اقتصادی داخلی نیز با این شعارها هم صدا بوده اندکه افزایش بهره وری نیروی کار، اشتغال و تولید ملی، رشد مالیات ها، افزایش امنیت سرمایه گذاری و رشد صادرات غیرنفتی جایگزین نفت شود ولی بررسی سهم مالیات ها از بودجه عمومی نشان می دهد که این سهم از 23 درصد در سال 84 به 30 درصد در سال 85 و 86 و 23 درصد در سال 87 و کمتر از 20 درصد در سال 88 کاهش یافته است. (البته این رقم بدون در نظر گرفتن 3 درصد مالیات ارزش افزوده است که هنوز رقم دقیق آن اعلام نشده است).

مالیات های غیرمستقیم نیز که به واردات متکی به ارز نفتی وابسته است نیز از بودجه عمومی8/6 تا 10/6درصد سهم دارد به عبارت دیگر آن بخش از درآمد دولت که واقعاً به تولید داخلی و درآمد واقعی داخلی وابسته است و کمتر به ارز نفتی و واردات و مالیات متکی به واردات وابسته است تنها شامل مالیات مستقیم یا مالیات بر درآمد می شود که در این سال ها سهم خود را از 17/88 درصد در سال 84 به 17/82، 18/48 و 14/61 درصد بودجه عمومی رسانده است به عبارت دیگر در بهترین حالت کمتر از 20 درصد درآمد دولت به تولید و کسب و کار داخلی وابسته است و حدود 80 درصد منابع بودجه عمومی دولت مستقیم و غیرمستقیم وابسته به نفت است. اگر این موضوع را در نظر داشته باشیم که حدود 80 درصد اقتصاد ایران در دست دولت و کمتر از 20 درصد توسط بخش خصوصی اداره و تولید می شود می توان شکنندگی دولت را به خوبی مشاهده کرد. در چنین دولتی از دست دادن درآمدهای نفتی مساوی با سقوط و نیستی است. بر پایه اعلام کارشناسان نفتی در بهترین حالت صنایع نفتی ایران به بودجه ای در حدود 25 میلیارد دلار برای حفظ سطح کنونی تولید نفت نیاز دارد. البته بسیاری از کارشناسان بر این عقیده هستند که نیاز صنعیت نفت ایران در سال بیش از 45 میلیارد دلار است. ولی آیا دولت توانایی و امکان پرداخت چنین هزینه ای را دارد؟ شواهد چنین امری را ثابت نمی کند!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد