لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

مادر ما زمین

نشست کپنهاک و بی خبری ما از زمین زیر پای مان

این روزها در کپنهاک نشست سالانه جهانی محیط زیست در جریان است. رسانه های گوناگون تلاش می کنند در این چند روزه نظر مردم و همچنین سیاست مداران کشورها را به این موضوع مهم جلب کنند. کشور ما که متاسفانه دارای محیط زیست شکننده ای است بیش ترین آسیب ها را نیز در زمینه محیط زیست دیده است. چه در سال های پیش از انقلاب و چه در سال های پس از انقلاب کم ترین توجهی به محیط زیست در فعالیت های اقتصادی ایران نشده است و تا پیش از دولت اصلاحات اساسا سازمان محیط زیست یک سازمان تزیینی بود که به هیچ کاری نمی آمد. در دوران اصلاحات سازمان محیط زیست تا حدودی تلاش کرد تا در سیاست های دولتی و ملی جایگاهی برای خود دست و پا کند. این فعالیت ها در نظر تولید کنندگان صنعتی و سیاست مداران حتی در خود دولت مزاحم و دست و پا گیر بود که در دولت نهم این سازمان مزاحم سر جای خودش نشانده شد و دوباره شد همان سازمان تزیینی و دکوری برای بازدید کنندگان خارجی که ما هم بله سازمان محیط زیست داریم. دولت هم ماشالله آن قدر در مدیریت جهان غرق شده که دیگر فرصتی برای حفظ محیط زیست نمی کند.در ادامه اگر حوصله داشتید توضیح کوتاهی در باره محیط زیست ایران و مشکلات جهانی داده ام. موضوع می تواند بسیار گسترده تر از این باز شود که در حوصله این وبلاگ نیست ولی تا همین جا هم می تواند برای جلب توجه خواننده به مقوله  محیط زیست کافی باشد. در این داغی اوضاع و احوال سیاسی کشور این تنها یک تلنگر است باقی را خودتان می توانید دنبالش باشید. گروه های طرفدار محیط زیست هم که الحمدالله کم نیست و می تواند عضو شوید. مبارزه  فقط مبارزه سیاسی و فقط در خیابان ها نیست مبارزه برای حفظ محیط زیست هم از واجبات است. ادامه

فقط یک زمین داریم

 

مادر ما زمین

با پیدایش نظام سرمایه داری در جهان فرسایش و تخریب محیط زیست شکل تهدید آمیزی به خود گرفت که این روند با گسترش استفاده از ماشین و دستاوردهایی که به تولید انبوه منجر می شد روز به روز گسترده  تر و مخرب تر شده است به  گونه ای که تاثیر آن نه فقط بر سرزمین های دور دست آسیا یا افریقا - آن گونه که در آغاز سود جویان استعمارگر ادعا می کردند- بلکه دامن کشورهای صنعتی شده را نیز گرفته است. هم اینک در اثر فعالیت صنعتی و همچنین گسترش شهر نشینی و رشد جمعیت روزانه میلیاردها تن فاضلاب صنعتی و شهری به رودها و دریاها ریخته شده و زمین های بسیاری را مسموم و آلوده کرده است. از سوی دیگر در اثر فعالیت های تولیدی و صنعتی و همچنین استفاده از خودرو و ماشین آلات صنعتی روزانه میلیون ها تن گازهای سمی و گلخانه ای به هوا فرستاده می شود به گونه ای که منجر به سوراخ شدن لایه اوزن گردیده است. همچنین قطع درختان و ته تراشی جنگل ها برای استفاده از زمین های حاصل خیز جنگلی و استفاده از چوب درختان یا احداث جاده و راه، آتش سوزی جنگل ها در اثر خشک سالی که آن هم اکثرا در اثر دستکاری در محیط زیست توسط انسان بوده است، باعث بروز مشکلات گوناگون برای ساکنان کره خاکی شده است. در مجموع این گونه فعالیت ها باعث گردیده تا آب دریاها و اقیانوس ها آلوده، خاک مسموم و هوایی برای تنفس جانداران اعم از انس و جن باقی نماند.

آن چه مشخص و آشکار است تخریب محیط زیست به طور عمده به علت سودجویی های افراطی نظام سرمایه سالاری اتفاق می افتد. در این میان سهم جامعه کشورهای پیرامونی بیماری، فقر، خشک سالی یا توفان و سیل و در نهایت مرگ و میر همراه با درد و رنج بسیار است. بر پایه آمارهای موجود کشورهای چین، آمریکا، ژاپن، آلمان کانادا، بریتانیا و کره جنوبی در صف مقدم تولید کنندگان گازهای گل خانه ای قرار دارند. وایران با توجه به سهم اندک تولید صنعتی به علت بی توجهی مفرط به محیط زیست در تولید گازهای گلخانه ای در رتبه ششم تا هشتم جهان قرار دارد. این رتبه نشان می دهد ایران تنها در گسترش فقر، فساد اداری، بیکاری، تورم و کشتارجاده ای و غیره رکورد شکن نیست بلکه در زمینه نابودی محیط زیست از هم پایه گان خود بسی پیش تاز تر است. همچنین کشور ما سرانجام توانسته است دست کم در یک جا در کنار چند کشور صنعتی یا در حال توسعه قرار بگیرد.ولی به چه قیمتی؟ به این تکه از مصاحبه سلطانیه با خبرگزاری مهر توجه کنید:

رئیس مرکز ملی تغییرات آب و هوایی ایران همچنین اضافه کرد: کشور ما در مقایسه با کشورهای بزرگ در حال توسعه مثل چین و هند و برزیل یا حتی به اندازه کشورهای اندونزی و مکزیک نتوانسته فعالیت داشته باشد و اثرات ناگزیر تغییرات اقلمی را جبران کند و حتی نتوانسته پروژه ای را به ثبت برساند.

سلطانیه گفت: آمارها و نشانه های محیط زیست ایران نشان می دهد که کشور ما از تغییرات اقلیمی آسیب های جدی دیده است، کاهش سطح آب و آب شدن یخچالها و قلل برفی و کم شدن پوشش گیاهی و جنگلی کشور از نمونه های این تاثیر است اما نا آشنایی کارشناسان ایرانی با مفاهیم بین المللی در حوزه تغییرات آب و هوایی یکی از مشکلات بوده که موفق نباشیم.

همچنین: رئیس فراکسیون محیط‌زیست مجلس شورای اسلامی با اعلام این خبر که ایران از لحاظ تخریب مسائل زیست‌محیطی جزء 10 کشور اول جهان قرار دارد به خبرنگار اجتماعی «جوان» گفت: اگر به همین صورت فعلی در روند تخریب محیط‌زیست پیش برویم با جرائم بین‌المللی مواجه خواهیم شد.

و: رئیس فراکسیون محیط‌زیست مجلس شورای اسلامی گفت: جدید‌ترین آمارها نشان می‌دهد خسارات آلودگی هوا در ایران تا سال 2016 میلادی به 16 میلیارد دلار برسد.

 در هین زمینه این روزها کنفرانس جهانی محیط زیست در دانمارک در جریان است و رسانه ها تلاش می کنند تا آن جا که می توانند نظر مردم و سیاست مداران را به این امر مهم جلب کنند. اما متاسفانه مشغله مدیریت جهانی عجالتا  به دولتمردان ما اجازه نمی دهد به موضوع پیش پا افتاده ای مانند سوراخ شدن لایه اوزون و تخریب محیط زیست توجه کنند در این زمینه کهرم کارشناس محیط زیست به خبرنگار «جوان» می گوید:

اسماعیل کهرم در ادامه افزود: کشورهایی نظیر آمریکا، چین، هندوستان و استرالیا از لحاظ انتشار این گاز مخرب در رده بالاتری از ایران قرار دارند. وی با ابراز تأسف از عوارض مخرب گازهای گلخانه‌ای اذعان داشت: انتشار گازهای گلخانه‌ای خشکسالی رودخانه‌ها، تالاب‌ها، ذوب شدن یخ‌های قطبی و بالا رفتن سطح آب دریاها را به همراه دارد.

در عین حال اگر زمین 4 درجه دیگر گرمتر شود، بذرهای کشاورزی هم در امان نخواهند ماند. لذا برای بررسی تغییرات اقلیمی و آب و هوایی، هر ساله کنفرانس کپنهاگ در سطح جهان تشکیل می‌شود.

این کارشناس محیط‌زیست با انتقاد از مسؤولان سازمان محیط‌زیست گفت: متاسفانه هیچ برنامه‌ای برای شرکت در اجلاس کپنهاگ از سوی سازمان محیط‌زیست یا دفاتر مرتبط با تغییرات اقلیمی در ایران اعلام نشده است. اساساً این سازمان در این مقوله بی‌برنامه است و حتی یک تیم کارشناسی را برای شرکت در این اجلاس معرفی نکرده.

 

رشد روند فزاینده تولید گاز های گل خانه ای در ایران در حالی است که کشورهای گوناگون اعم از در حال توسعه یا توسعه یافته تلاش می کنند از تولید گازهای گل خانه ای بکاهند: درفاصله سالهای 2000 تا 2009 مطابق آمار های منتشر شده توسط سازمان ملل و موسسه جهانی انرژی و همچنین موسسه تخصصی بلاک اسمیث در امریکا، میزان تولید گاز های گلخانه ای از 20 میلیارد تن سالانه به 30 میلیارد تن افزایش یافته است. این میزان، نشانۀ افزایش  متوسط 33 درصد درمدت 9 سال است حال آنکه در زمان مشابه، میزان رشد تولید گازهای گلخانه ای درایران 100 درصد افزایش نشان میدهد.( http://www.rfi.fr/actufa/articles/120/article_9815)

خشک شدن تالاب های گوناگون که در محیط زیست شکننده ایران نقش حیاتی در حفظ ذخیره های ژنتیک ایران را دارند در اثر سد سازی های غلط و بیهوده و گسترش بی حد و حساب شهر های بزرگ و راهسازی های دیوانه وار از جمله در تالاب بسیار حیاتی و مهم انزلی، روند فزاینده و نابودی جنگل های محدود در شمال و دامنه های زاگرس و البرز، آلودگی شدید رودخانه ها و رودهایی مانند «زر جوب» در رشت که زمانی نه چندان دور محل تخم گذاری ماهی سفید بوده و اینک عنوان آلوده ترین رود را یدک می کشد و محل تولید انواع بیماری های عفونی و جلدی در رشت شده است، سمی شدن خاک های کشاورزی در اثر کود دهی و سم پاشی نامناسب و استفاده بیش از حد از سم و کود شیمایی، شور شدن زمین های کشاورزی حاصل خیز در جلگه خوزستان در اثر سد سازی بر روی رود های کرخه و کارون، بیابان زایی در مناطق مرکزی ایران که صدها روستا و هزاران هکتار زمین کشاورزی را به شن زار تبدیل ساخته است، آلودگی شدید هوای شهرهای بزرگ ایران مانند تهران، اصفهان، تبریز، اراک و قزوین و غیره در اثر تولید خودروهای بی کیفیت و آمد و شد بیش از اندازه (در اثر نبود سامانه حمل و نقل همگانی شهری) آلودگی شدید آب دریای مازندران و ده ها مورد دیگر  فقط و فقط گوشه بسیار اندکی از فجایعی است که در کشور ما بر ما بر محیط زیست و در نهایت بر ما و کودکان مان در نسل های آینده می رود.

در یکی از اسناد سازمان ملل آمده است: توسعه در حالی می تواند برای مردم جامعه دستاوردی داشته باشد که این توسعه انسان محور و برپایه احترام به محیط زیست باشد. انسان سوسیالیست، انسانی است که به زمین احترام می گذارد. آن را نه گورگاه خود که زادگاه خود می داند. پاهایی سفت بر زمین دارد و سری برافراشته بر اسمان. و همو این زمین است که اور را سخت و استوار بر پا نگه وی دارد. متاسفانه در کشور ما به علت بی توجهی و زیر پا گذاشتن حقوق شهروندی محیط زیست مظلوم واقع شده و روز به روز مادر ما زمین با بیماری ها و دست درازی های سودجویان روبروست.

فراموش نکنیم که ما: یک زمین داریم. به آن احترام بگذاریم.

درپایان بار دیگر در شعری که از زنده یاد احسان طبری به یادگار مانده است، احترام و تکریم زمین را باز می خوانیم:

زمین

زمین که گورگاه و زادگاه زندگان،

سرشتگاهِ بودنی است،

چو اژدهای جادوئی،

برآوَرَد ز ژرفنای خود،

بساطِ نغز خرّمی.

سپس به کام درکِشد،

هر آنچه بر بساط هِشته بُد،

به بادِ مرگ می دهد،

هر آنچه را که کِشته بُد.

به سوی اوست،

بازگشت برگ ها و غنچه ها.

به سوی اوست،

بازگشت چشم ها و دست ها.

از او بُوَد،

سرشته ها، گسست ها.

به معبد شگرفِ اوست،

آخرین نشست ها.

مشو غمین!

که این زمینِ نا امین،

چو رهزنی،

به جاده های زندگی،

کند کمین،

که تا تنی نهان کند،

به متن سرد خود.

کنون که بر زمین رَوی روان،  

جوان کن از فروغ زندگی.

کنون که بر زمین چَمی،

دمی، نمی، ز اشک خود،

به خاک وی نثار کن.

بر این زمینِ پیر،

گورگاه و زادگاه خود،

گذار کن!

از او بخواه همتی،

که تا بر آن رونده ای،

نپیچی از سبیل مردمی، دمی.

چو مرگ بی امان رسَد ز راه،

چون درندگان،

چنان به گور خود رَوی،

که از بَرَش نرُویَد آه!

یا که گیاه لعنتی،

زتو، به زیر پای زندگان.  

زمین ز گنج نغز خود،

تو را نثار داده است،

شکفتگی و خرمی،

به هر بهار داده است.

ز موج نیلگونِ بحر،

صید کن نصیبِ خود.

به چرخ لاجوردِ دهر،

پر بکِش به طیبِ خود.

ز جادوی گیاه ها،

به دست کن طبیب خود.

نه گورگاه،

کارگاه آدمیست این زمین.

همو برادر تو، مادر تو، یاور توست،

سرای آشنای گرم مهرپرور توست.

بر این زمین عبث مرو!

بیافرین، بیافرین.!!

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1398 ساعت 05:41 ب.ظ

محشره❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

ممنون از لطفت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد