نمیدانم این روزها نمیتوان گوشها را بست و هیچ چیز نشنید. نمی توان چشمها را بست و ندید خبرهای دهشتآور چنان سرکوبت میکنند که اگر انسان باشی شبها نخواهی توانست سر راحت بر بالش بگذاری.
خودتا چند خبر را بخوانید و قضاوت کنید. هیچکدام از خبرها از رسانهای مخالف نیستند:
دری نجفابادی: ممکن است شکنجهای هم شده باشد!(در بازداشتگاهها)
هیئت پیگیری مجلس: در زندان اوین بندهایی هست که ما را به آنجا راه ندادند.
کاتوزیان نماینده مجلس: آقایان نمایندگان مجلس را نا محرم میدانند.
کاتوزیان عضو کمیته حقیقت یاب مجلس: وقتی فرمانده نیروی انتظامی حتی نام افراد خاطی (ماموران خودسربازداشتگاه کهریزک) را به ما نمی گویند. هیچ اطلاعی هم در باره متخلفان به مجلس داده نمی شود.
بروجردی رئیس کمیسون امنیت ملی مجلس: من از تاجزاده هیچ خبری ندارم.
بروجردی در پاسخ خبرنگاران در باره این که حجاریان شنا بلد نیست: خوب نگاه کردن به استخر هم خودش لطفی دارد.
جهان نیوز: در این بازداشتگاه برخی اعمال غیر انسانی نظیر ضرب و شتم متهمان توسط اراذل و اوباش با اراده بازجویان صورت میگرفته است.
به نقل از رئیس و نایب رئیس مجلس: یک مقام قضایی (در پاسخ معترضان به برخورد غیر انسانی نسبت به بازداشتیها) کسانی را که بخواهیم رویشان را کم کنیم به بازداشتگاه کهریزک میفرستیم.
استاندار تهران: نیروهای لباس شخصی و انتظامی به دستور تامین استان به خوابگاه دانشجویان حمله کردند.
نماینده رهبری در دانشگاه: به نام زهرا دانشجویان را به قصد کشت کتک زدند.(در حمله به کوی دانشکاه تهران)
و البته صدها خبر و درگوشی و غیر رسمی که در باره دستگیر شدگان و رفتارهایی که با آنها می شود از جمله رفتاری که با دختر بی پناه ایران ترانه شد. اینها باعث می شود که خواب از چشمها گرفته شود. این روزها جریاناتی که با سکوت در برابر مخدوش شدن حقوق شهروندی مردم به خاطر مسائل جناحی و حزبی با پدیده ای روبرو شدهاند که به نظر آن ها کلیت نظام را نشانه رفته است و خواهان بازگشت اعتماد عمومی هستند. ولی آیا سابقه قوه قضاییه در برخورد با دهها مورد از حمله به کوی دانشگاه در 18 تیر و کشته شدن زهرا کاظمی در زندان اوین، قتلهای زنجیرهای و غیره اعتمادی برای مردم باقی میگذارد.
متاسفانه در این اثنی یاد شعری از حمیدالدین آراسلی از کوشندگان جنبش پسیخانیان در حدود هزار سال پیش افتادم. چه شور بخت ماییم که تاریخمان مشحون است از این دست اشعار :
ظالم، اندر کشتزار خویش، خواهد کاشت ظلم
ظلم و شر، در مزرعه، البته عصیان پرورد