لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

یاس نو سر زا رفت

چندی پیش آقای صفار هرندی که معرف حضورتون هست اظهار فیض فرموده بودند که مردم ما به احزاب علاقه‌ ندارند. نمونه این که ما سال‌هاست در کشور حزب درست و دروا نداریم. من می خواستم صحبت ایشان را بعد از چند ماه تکمیل کنم(چه کنیم ماها اساس آدم‌های کندی هستیم) که مردم ما اساسا علاقه‌به هیچی ندارن. مثلا فیلم‌هایی که نیامده توقیف می‌شن، یا اگه خیلی شانس داشته باشن مثله فیلم سنتوری یهو سر از کنار خیابون در میارن اونم با چه تیراژی؟کتاب‌هایی که هیچ کس از حضورشان مطلع نمی شود چون که پس از چاپ به سرعت خمیر می ‌شوند، خوب معلومه کسی از کتاب خمیر خوشش نمیاد چون کتاب هم باید مثله نون سنگگ برشته باشه تا بشه خوردش( ببخشید خوندش) یا روزنامه‌هایی که سرزا می‌رن و فعلن آخریش همین یاس نو بود. پس آقای صفار هرندی می تونه ادعا کنه که روزنامه یاس نو تیراژ خیلی کمی داشته و اصلن کسی اونو می شناخته؟

بعد از تحریر،

ظاهرا آقای ارشادیان بیش‌تر از همه فشار آورده که این روزنامه اصلن متولید نشه ولی حالا هم که شده جلوی ضرر رو از هر جا که بگیری منفعته؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد