مقاومتهایی که شکل میگیرد!
دولت نهم دولت رکودشکنیهاست. و به نظر میرسد این رکورد شکنیها هر چه به روزهای پایانی عمر دولت مهرورزی نزدیکتر میشویم شدت بیشتری مییابد. یکی از جالبترین این رکورد شکنیها در تغییر مدیران و وزرا تا دیروز مربوط به انتخاب سرمربی مکتبی و هوادار سینه چاک رئیس دولت آقای مایلی کهن بود که ظرف مدت 15 روز تغییر کرد. ولی روز گذشته در حالی که هنوز جوهر رواننویس آقای ذبیحی مدیرعامل تامین اجتماعی در حکم مدیرعاملی بذرپاش از یاران رایحه خوش خدمتی بر کرسی مدیرعاملی یکی از بزرگترین نهادهای مردمی که تحت تسلط دولت یعنی شرکت شستا خشک نشده بود که خبر ابقای مدیر و هیئت مدیره شستا جای آن را گرفت. واقعا در این دولت چه خبر است. چند روز پیش مشایی هنوز جای ری شهری را در حج و زیارت نگرفته رئیس تعویض میکند و روز بعد مقام رهبری شخصا در این مورد مداخله کرده و حکم مشایی را باطل میکند. و در همین مدت کوتاه کشمکش بر سر سازمان حج و زیارت چندین زوار ایرانی در جاده و در بمب گذاری کشته میشوند و دولت مهروزی از این خوضوع حتی ککش نمیگزد. و حالا بر سر شستا دعواست.
اما چرا احمدینژاد از تصمیمش مبنی بر ریاست بذرپاش بر شستا عقب نشینی کرد. یک سازمان مالی قدرتمند که البته با پول بیمه شدههایی مثل من و شما اداره میشود؟ واقعیت این است که علیرغم کردن وزرا در لوله و پیچاندن گوش استاندارن و مسئولان محترم و ایثارگر دولت نهم توسط رئیس دولت و نسق کشیدن از وزرا و مسئولان به نظر میرسد کم کم مقاومتها در برابر تکرویهای!!! رئیس محترم دولت نهم شکل میگیرد. وگرنه چه دلیلی داشت پس گرفتن حکم بذرپاش ظرف کمتر از 24 ساعت و در حالی که قرار برنامه معارفه بذرپاش نیز برای روز دوشنبه گذاشته شده بود!