لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

صلح معلق

یکی از مشکلات اقتصاد ایران طول کشیدن پروژه‌هایی است که در کشورهای مشابه ما برای اجرای هر یک از آن‌ها بسیار کم‌تر از ما زمان صرف می‌شود. یکی از این پروژه‌ها که می‌توانست برای ایران هم موقعیت سیاسی و هم موقعیت اقتصادی خوبی ایجاد کند خط لوله صلح بود که گاز ایران را از راه پاکستان به هندوستان می‌رساند. متاسفانه این موقعیت بسیار خوب با ناکارایی دستگاه دیپلماسی دولت نهم مثل باقی موقعیت‌ها از دست رفت. این یادداشت را من سال گذشته برای روزنامه اعتماد ملی نوشتم که در همان روزنامه چاپ شد. با توجه به بحث‌هایی که به تازگی در این باره دوباره به جریان افتاده بد ندیدم این مطلب را در وبلاگ بگذارم.

                                                                                                     

 

28 هزارمیلیارد متر مکعب ذخیره ثابت شده گاز جهان که در حدود 18 درصد منابع گازی ثبت شده جهان  می باشد در ایران قرار دارد، که از این نظر ایران پس از روسیه در مکان دوم جهان قرار دارد. در این میان میدان گازی پارس جنوبی در مرکز خلیج فارس با ذخیره ای بالغ بر 450 تریلیون فوت مکعب  یکی از بزرگترین میادین گازی جهان است که از نظر جغرافیای نردیک ترین میدان گازی قابل توجه به شبه قاره هند می باشد. از سوی دیگر هند و چین دو کشور بزرگ و رو به رشد در حال حاضر بیشترین نیاز را به واردات انرژی از خارج دارند که در این میان میدان گازی پارس جنوبی دارای بهترین موقعیت برای تامین گاز مورد نیاز هند، پاکستان و چین می باشد. بنا بر آمار موجود نیاز های انرژی هند و پاکستان طی 15 سال گذشته سالیانه بطور متوسط 6 تا 7 درصد رشد داشته است. و تنها کشور هند در سال میلادی 5- 2004 بالغ بر 3/129 میلیون تن نفت مصرف کرده که 3/95 میلیون تن آن واردات بوده است. تحلیل گران انرژی تقاضای جاری انرژی هند را برابر با 310 میلیون تن نفت ارزیابی می کنند که در ده سال آینده دو برابر خواهد شد. هند روزانه به 150 میلیون متر مکعب گاز نیاز دارد و عرضه جاری گاز در این کشور 50 درصد کمتر از تقاضای آنست و انتظار می رود که ظرف ده سال اینده به چهار برابر افزایش یابد. پاکستان نیز هم اکنون سالانه حدود 20 میلیون تن نفت وارد می کند که این مقدار در سال 2015 به صد میلیون تن افزایش خواهد یافت. از سوی دیگر این کشور نیاز روزافزونی به منابع گازی دارد که بنا بر تخمین های وزارت انرژی این کشور تا سال 2015 این رقم به 4/1 BCFD خواهد رسید. چنان چه طرح خط لوله 2700 کیلومتری صلح که گاز را از میدان پارس جنوبی به پاکستان و هند می رساند  به اجرا درآید روزانه ۱۵۰ میلیون متر مکعب گاز ایران به هند و پاکستان صادر می شود که ۹۰ میلیون متر مکعب آن برای هند و ۶۰ میلیون متر مکعب آن برای پاکستان در نظر گرفته شده است. هم چنین در صورت اجرای این طرح سالانه هند 2 میلیارد دلار و پاکستان 600 میلیون دلار بابت حق ترانزیت گاز سود خواهند برد. مدت این قرارداد 25 سال می باشد.

 هند برای رهایی از مشکلات فقر و توسعه نیافتگی چاره ای جز رشد اقتصادی همه جانبه ندارد. که این نرخ رشد این کشور را بیش از پیش وابسته به نفت و انرژی خاورمیانه می کند. از سوی دیگر ایران نزدیک ترین کشور نفت خیز به هند و چین و دارای ذخایر عظیم نفت و گاز است که با کشف منابع سرشار گاز در میدان پارس جنوبی آن را به دومین دارنده منابع گازی جهان تبدیل نموده است. برای هند و چین هیچ جایگزینی جز ایران برای تامین انرژی مورد نیاز آن ها وجود ندارد. قطر که می توانست نزدیک ترین جایگزین ایران باشد، صرف نظر از مشکلات تکنیکی انتقال گاز از بستر دریا بر اساس برآوردها بهای گاز این کشور حدود 15 درصد گران تر از گاز ایران تمام خواهد شد. هم چنین ظرفیت های تولید و فروش گاز قطر تا سال 2018 پر شده و این کشور توانایی قبول تعهدات جدید به خریداران جدید را ندارد. جایگزین دیگری که برای گاز ایران مطرح می گردد، انتقال گاز آسیای میانه است. پس از حمله آمریکا به افغانستان زلمای خلیل زاد فرستاده ویژه آمریکا به این کشور خواهان انتقال گاز ترکمنستان از طریق لوله گذاری به خاک افغانستان و انتقال آن به پاکستان شد، ولی به علت عبور لوله گاز از خاک افغانستان به ویژه مناطق جنوبی که پایگاه مهم طالبان می باشد و هم چنین مشکلات امنیتی فراوان در مناطق مرزی پاکستان با افغانستان علیرغم تقلاهای فراوان آمریکا این پروژه ناکام ماند. به طوری که پس از مدت ها پیگیری سران سه کشور و شرکت نفتی UNOCAL آمریکا با حمایت شرکت های ترک، چینی و آمریکایی این پروژه همچنان راکد مانده است.

پیشینه طرح لوله صلح

با کشف ذخایر گازی عظیم پارس جنوبی در سال 1988 ایران تلاش های گسترده ای را برای صدور گاز طبیعی آغاز نمود. ولی علیرغم ثبت 18 درصد منابع گازی شناخته شدن جهان در ایران و دارا بودن رتبه دوم پس از روسیه ایران هنوز نتوانسته است جایگاهی در میان کشورهای صادر کننده گاز برای خود به دست بیاورد. ایران با توجه به تشدید مشکلات این کشور با امریکا همکار ی با شرق را در دستور کار خود قرارداد. از همین رو در سال 1992 طرح خط لوله صلح را مطرح نمود. از آن سال تا کنون نشست های فراوانی میان نمایندگان ایران و دو کشور هند و پاکستان برگزار شده که برخی از آن ها در سطح وزیران بوده است. در این نشست ها فرمول هایی برای مالکیت خط لوله و همچنین قیمت خرید گاز ارائه و توافق هایی به عمل آمده است ولی موانع موجود باعث گردیده است که علیرغم میل هر سه کشور و منافعی که از اجرای این طرح عاید این کشورها می گردد و همچنین نیاز روز افزون هند و پاکستان به انرژی و نبود جایگزین دیگر برا ی تامین آن ، طرح عملی نگردد.

موانع اجرای طرح

             بنا به اظهار نژاد حسینیان مذاکره کننده پیشین ایران در این طرح، گاز صادراتی ایران قرار است با قیمتی حدود 32 درصد ارزان تر از قیمت فروش گاز به ترکیه، به هند و پاکستان عرضه گردد که با توجه به نیاز به گاز برای مصارف صنعتی و گرمایشی داخلی و هم چنین امکان صدور گاز به اروپا از طریق خط لوله نابوکو ارائه چنین قیمت سخاوتمندانه ای از سوی ایران موجب سوال می باشد.

آن چه که از این معامله به نظر می رسد این است که ایران با ارائه چنین پیشنهاد سخاوتمندانه ای به هند، پاکستان و احتمالا چین قصد کسب حمایت های این کشور ها را در مواجه با غرب برای خود دارد. از سوی دیگر به علت تحت تاثیر قرار گرفتن این طرح با چالش های هسته ای ایران و امریکا و مخالفت های آمریکا، هند  در پذیرش چنین پیشنهاد وسوسه انگیزی مردد مانده است. از دیگر سو به نظر می رسد آمریکا قصد دارد هم چون طرح لوله باکو جیهان که ایران را به کلی از مبادلات انرژی منطقه خزر حذف نمود، با فشار بر هند، ایران را در این منطقه نیز منزوی و از دامنه تاثیرات آن در شبه قاره هند بکاهد. تهدید به اعمال تحریم های تازه و تشدید محدودیت های بازرگانی با ایران و سرمایه گذاری در ایران، همچنین اختلاف بر سر نحوه مالکیت خطوط لوله و هم چنین گاز دریافتی و احتمال باج گیری پاکستان از هند نیز از جمله موانع مهم اجرای طرح خط لوله صلح می باشد.

کشور هند که در دوران جنگ سرد و هم چنین بروز اختلافات شوروی و چین، جانب شوروی را در برابر چین گرفته و در این سال ها به عنوان سپر بازدارنده در برابر زیاده خواهی های چین ایستاده گی می کرد، پس از فروپاشی شوروی و از میان رفتن مناسبات سیاسی و ایدئولوژیک دوران جنگ سرد، همچنین تضعیف حزب کنگره همانند سایر احزاب چپ در سراسر دنیا با پیروزی حزب راستگرای حاکم بر این کشور برای حل مشکلات خویش راه نزدیکی به آمریکا و تحلیل در سیستم سرمایه داری را برگزید. ولی این کشور این بار در معادلات آمریکا و چین جای شوروی را با آمریکا عوض کرده و به عنوان وزنه ای به سود آمریکا در برابر چین عمل   می نماید. از دیگر سو هند با توجه به رشد اقتصادی 6 درصدی سالیان اخیر و احداث صنایع انرژی بر و هم چنین کاهش چشمگیرمنابع نفتی داخلی نیاز فراوانی به تامین انرژی از خارج یافته است. با این حال با توجه به فشارهای آمریکا به عنوان یکی از بزرگ ترین شرکای تجاری و سیاسی هند، این کشور را در موقعیت ویژه ای قرار داده است. یعنی هم تمایل به تامین انرژی از ایران دارد و هم مایل نیست رو در روی آمریکا بایستد. از این رو با به درازا کشاندن مذاکرات با ایران و پاکستان و در پیش گرفتن سیاست تاخیری و تبدیل پروژه به چندین مقطع یا پروژه های کوچک تر در پی کسب امتیاز از آمریکا به عنوان مخالف این پروژه می باشد.

نحوه تعیین قیمت

مخالفان طرح اعتقاد دارند چنان چه قرارداد خط لوله صلح اجرایی گردد ایران تعهد می کند تا 25 سال گاز خود را با 32 درصد تخفیف نسبت به قیمت فروش گاز به ترکیه که قرارداد آن 20 سال پیش امضا شده است  به هند و پاکستان بفروشد و باعث رونق و شکوفایی اقتصاد این دو کشور گردد، در حالی که خود برای مصرف داخلی به شدت به این گاز نیاز دارد. گرچه اروپا به ایران به عنوان تامین کننده مطمئن نیازهای گازی خود نمی نگرد ولی هم اکنون ترکیه و اروپا حاضر به خرید گاز از ایران با قیمت مناسبتر هستند. با این وصف چه توجیهی برای فروش گاز به هند و پاکستان با قیمت پایین تر وجود دارد! در واقع این بار و در عرصه بازرگانی خارجی باز هم این اقتصاد است که چوب تحرکات سیاسی دولت را می خورد. کارشناسان فرمول قیمت گذاری گاز مایع را با توجه به قیمت های منطقه و هزینه های حمل محاسبه می کنند. با این حساب ایران در این زمینه دست کم بایستی قیمتی معادل بهای فروش به ترکیه را برای صدور گاز به هند در نظر بگیرد که این گونه نیست. به گفته نژادحسینیان، قدیمی ترین وزیر نفت ایران پس از انقلاب در کابینه های شهید رجایی و میرحسین موسوی، قیمت گاز  درمنطقه حدود 11 دلار برای هر واحد BTU)) است در حالی که قیمت توافق شده در قرارداد هند و پاکستان، کمتر از 6 دلار و پنجاه سنت در نظر گرفته شده است.

اگر بحث هایی را که در باره برکناری نژاد حسینیان از معاونت وزارت نفت و مذاکره کننده اصلی طرح لوله صلح در محافل در گرفته بود در نظر بگیریم، متوجه می شویم که ایران در این چند دور مذاکره نه تنها چیزی به دست نیاورده  بلکه دجار موضع ضعیف تری نسبت به گذشته شده است.

بر همین اساس کارشناسان اعتقاد دارند با توجه به نیاز هند و پاکستان به گاز ایران، و با توجه به این که جایگزین مناسبی نیز برای گاز ایران موجود نیست، در واقع آمریکا و هند ضمن کارشکنی در مذاکرات مشغول امتیاز گیری از ایران هستند. به طوری که می توان گفت نتیجه ای که از مخالفت های آمریکا با این طرح می شود عمدتا معطوف به تضعیف موضع ایران در این مذاکرات و در نهایت تقبل تعهدات مالی و سیاسی درد سر ساز از سوی ایران است.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد