لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

کشمکش انرژی میان آمریکا و اتحادیه اروپا

این هم مطلبی است در باره انرژی که پیش از این در روزنامه کارگزارن چاپ شده است. به دوباره خواندنش می‌ارزد.

کشمکش انرژی میان آمریکا و اتحادیه اروپا

                                                                                      

 

براساس طرحی که در سال2000 میلادی توسط کنگره آمریکا به نام طرح 2000  نوشته و منتشر گردید دو موضوع بیش از دیگر موضوعات برای حفظ هژمونی آمریکا بر جهان مطرح بود. یک: بروز بحران در میزان کنترل آمریکا بر منابع نفتی جهان و به طور کلی مواد اولیه. دو: خطر معاملات مستقیم میان متحدان سنتی آمریکا با مشتریان اروپایی و چین!

در این گزارش استدلال شده بود که اتحادیه اروپا می تواند به عنوان یک رقیب در برابر قدرت آمریکا ظاهر گردد. بر همین اساس دولت آمریکا با تبلیغات گسترده سیاست ایجاد دمکراسیهای صوری مبتنی بر بازار آزاد را در آسیای مرکزی و خاورمیانه پیش کشید. البته نوک پیکان این تغییرات و در پیش گرفتن راهبرد  فوق علیه دولت وقت عراق بود. آمریکا سرانجام توانست با هجوم تبلیغاتی گستدره خاک عراق را اشغال کند. در همین رابطه دولت آمریکا تبلیغات گسترده ای علیه ایران مطرح و گام به گام برای انزوای ایران با اتهاماتی مانند دخالت در امور عراق! تلاش برای ساخت بمب هسته ای، دخالت در امور فلسطین و پشتیبانی از حماس و حزب الله لبنان تلاش در انزوای ایران دارد.

دولت آمریکا با ارتشی بسیار بزرگ که روزانه حدود 500 میلیون دلار هزینه نگهداری آن می باشد در عراق و ایران  چه اهدافی را دنبال می کند؟ واقعیات جنگ عراق نشان می دهد که آمریکا در این کشور هر دو سیاست خود را که در طرح 2000 به ان ها اشاره شده بود به پیش می برد. حمله به عراق برای آمریکا تاکنون بیش از 400میلیارد دلار هزینه در بر داشته است. اگر همه درآمد نفت عراق نیز به این آمریکا تعلق بگیرد نخواهد توانست هزینه های سرسام آور آمریکا را در عراق پوشش دهد. آمریکا در واقع ضمن حفظ هژمونی خود بر قاره کهن و سایر کشورها از گسترش ملی گرایی در منطقه خاورمیانه نیز جلوگیری خواهد کرد. یا دست کم آن را در کنترل خود خواهد داشت.

آمریکا از یک سو با تسلط بر سه شرکت از 4 شرکت مهم نفتی چند ملیتی ( که سابق بر این هفت خواهران را تشکیل می دادند و اکنون با ادغام تبدیل به 4 کنسرن بریتیش پترولیوم، شل، شورون و اکسون)و سهام نسبتا بالا در شرکت دیگر توانسته است تا حدود زیادی سلطه خود را بر تجارت نفت تحکیم نماید.

آمریکا در سال های گذشته با توسل به قوانینی چون قانون داتو و سپس قانون هلمز- برتون در صدد  جلوگیری  از سرمایه گذاری شرکت های اروپایی، ژاپنی در صنعت و به ویژه صنعت نفت ایران و در نتیجه انزوای ایران بود. اما اجرای قوانین فوق نتایج مایوس کننده ای برای آمریکا داشت.  با روی کار آمدن دولت خاتمی و بازسازی وجهه جهانی انقلاب اسلامی ایران در منطقه و جهان دولت آمریکا را به تکاپو انداخت تا به جای استقبال از جو مناسب ایجاد شده توسط دیپلماسی ایران به خرابکاری در روابط ایران با سایر کشورها بپردازد و موضوع مناقشه خود را با ایران زیر عنوانهای انحرافی و مبهم شرارت و تروریسم و مسائل هستهای به موضوعی جهانی مبدل سازد. در این سالها ایران زیر فشار کاهش بهای نفت، بحران بدهیهای خارجی و تغییر نگاه به سود صنایع به جای بازرگانی و حمایت از صنایع داخلی، واردات به شدت محدود و حجم مبادلات تجاری ایران با کشورهای خارجی از جمله کشورهای اروپایی کاهش چشمگیری پیدا کرد. زیرا در مجموع کشورهای اروپاییبه دلایلی از جمله نزدیکی با کشورهای آسیایی و آفریقایی و کم بودن عمق استراتژیک آن در مقایسه با آمریکا، آسیب پذیری بیشتری نسبت به عملیات تروریستی احتمالی دارد. از این رو خواهان حل و فصل دوستانه مشکلات با کشورهای نه چندان دوست میباشد. از سوی دیگر اروپا به شدت وابسته به جریان انرژی از خاورمیانه و شمال آفریقا میباشد. اروپا برای تامین انرژی مورد نیاز خود چاره ای جز دوستی با کشورهای خاورمیانه یا روسیه ندارد. آمریکا نیز با انواع شگرد ها سعی در ایجاد اختلال در روابط این کشور ها دارد.  بنا بر آماری که اخیرا منتشر گردیده کشورهای اروپایی و چین و روسیه علیرغم فشارهای آمریکا  سرمایه گذاری های فراوانی تا مرحله تحریم های پیشین در ایران انجام داده بودند که تنوع و گستره بسیاری نیز داشت:

 میزان سرمایه گذاریهای کشورهای اروپایی عضو گروه1+5  در ایران

فرانسه:

میزان سرمایهگذاری حدود 30 میلیارد دلار در بخش پتروشیمی، گاز و نفت، بخش اعتبارات بانکی، مالی و صادراتی، بخش عمران، برق و انرژی، بخش مخابرات و بخش حمل و نقل. بزرگترین پروژه فرانسه در ایران قرارداد 70 میلیارد دلاری برای توسعه میدان نفتی یادآوران معرفی گردیده است.

آلمان:

میزان سرمایهگذاری حدود 26 میلیارد دلارشامل سرمایه گذاری در بخشهای پتروشیمی، گاز و نفت، بخش اعتبارات صادراتی، مالی و بانکی، بخش عمران، برق، انرژی، مخابرات و حمل و نقل. بزرگترین قرارداد این کشور در ایران قرارداد 9 میلیاردی خط آهن تهران- مشهد میباشد.

ایتالیا

این کشور حداقل 25 میلیارد دلار در ایران در بخش پتروشیمی، گاز و نفت، در بخش اعتبارات صادراتی، مالی و بانکی و همچنین در بخشهای برق و انرژی و حمل و نقل سرمایه گذاری کرده است. بزرگترین سرمایه گذاری ایتالیا در ایران قرار داد 3 میلیارد و 800 میلیون دلاری در بخش توسعه فازهای چهار و پنج میدان گازی پارس جنوبی گزارش شده است.

انگلیس

بنابر این گزارش این کشور حدود 13 میلیارد دلار در ایران در بخشهای مشابه سرمایه گذاری کرده است که بزرگترین قرارداد آن با ایران قرارداد 4 میلیاردی در توسعه فازهای 9 تا 12 پارس جنوبی میباشد.

جالب این است که شرکتهای آمریکایی نیز حداقل 3 میلیارد و 600 میلیون دلار در ایران در بخش گاز، نفت و پتروشیمی سرمایهگذاری کردهاند.

امریکا به جز اعمال فشار به شرکت های نفتی و سرمایه گذاری اروپایی برای تحریم ایران از اهرم های مالی علیه این کشورها استفاده می کند برخی از این فشار ها از طریق سرمایه گذاری های گسترده و خریداری سهام شرکت ها و کنسرن های بزرک است . این کشور به جز خرید سهام سه کنسرن نفتی رویال داچ شل، اکسون و شورون در سالهای گذشته همواره توانسته است بر سیاستها و سوگیریهای شرکتهای بزرگ فراملی آنهارا از سرمایه گذاری در حوزههای نفتی در کشورهای غیر همسو با آمریکا برحذر دارد. نمونههای فراوانی از این نوع اعمال فشار آمریکا در کشورهای کره شمالی، ایران، سودان و سایر کشورهای غیر دوست آمریکا دیده شده است.  ضمن این که امریکا بیش از تمامی مناطق دنیا در اروپا سرمایهگذاری نموده است. به طوریکه سرمایههای آمریکایی نقش و کارکرد چشمگیری در اقتصاد این کشورها یافته است. این سرمایهگذاریها کاملا بهصورت متمرکز انجام گرفته به گونهای که بیش ازدو سوم سرمایهها فقط در4 کشور سرمایهگذاری شده است: بریتانیا سه هزار میلیون دلار، هلند دو هزار میلیون دلار، ایرلند 73 هزار میلیون دلار وسوئد 46 هزار میلیون دلار.

حجم این سرمایهگذاریها در ایرلند معادل 35 درصد تولید ناخالص ملی، درهلند31درصد، در بریتانیا5/13 درصد و در سوئد 12درصد تولید ناخالص ملی این کشورها را به خود اختصاص میدهد. همچنین سرمایهگذاری آمریکا در آلمان معادل 7/2 درصد تولید ناخالص ملی و در فرانسه 6/2 درصد است. بریتانیا بهواسطه وابستگی شدید مناطق سودده نفتی وسرویسهای مالی آن به حمایت و حفاظت از سوی آمریکا از وضعیت ویژهای برخوردار است. با این وضع آمریکا توانسته است هژمونی و تسلط خود را بر بیشتر کشورهای اروپایی که می توانند رقیب بالقوه این کشور در سایر نقاط دنیا باشند حفظ کند. نگاهی به مناسبات بازرگانی ایران و اتحادیه اروپا و ژاپن از آغاز انقلاب تا کنون خود به خوبی بیانگر دنبالهروی اروپاییها از آمریکا میباشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد