لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

جهانی سازی گرسنگی

این یادداشت قبلا در روزنامه اعتماد ملی چاپ شده است. آن موقع هنوز بحران اقتصادی سرمایه داری خودش را نشان نداده بود. ولی در این یادداشت می‌توان رد پای بحران را دید. فریبرز مسعودی

پس از فروپاشی شوروی عمل به نظرات نئولیبرالها به عنوان تنها راه سعادت و بهروزی انسانها، و علاج مشکلات اقتصادی جوامع بشری مانند بیکاری، فقر، بیماری، بیسوادی و جنگ از سوی بسیاری از کشورها پذیرفته شد. در همه این سالها وقوع قحطی، گرسنگی، شیوع بیماریهای عفونی و ورشکستگی دولتها ناشی از جنگهای منطقهای بهویژه در میان کشورهای توسعه نیافته و مشکلات ساختاری اقتصادی و سیاسی قلمداد میگردید که یگانه نسخه آن رها سازی اقتصاد، آزادی واردات و برداشتن یارانه برای بهداشت، آموزش، کشاورزی، تولیدات بومی و کاهش ارزش پول ملی بود. ولی گرانی بیسابقه بهای کالاهای کشاورزی در کلیه نقاط جهان، افزایش نگران کننده بهای نفت، ادامه سیرکاهش ارزش دلار آمریکا و کوتاه تر شدن تواتر دوره های رکود و رونق در اقتصاد آمریکا بیش از پیش نشان می دهد که بایستی علت وقوع این رویدادها را در جاهای دیگر جست. اکنون دیگر بر کسی پوشیده نیست که فقر و شکاف میان کشورهای دارا و ندار و همچنین شکاف طبقاتی در کشورهای جهان به شدت در حال گسترش میباشد. بنا بر تازهترین گزارش فائو 221 کشور جهان بر اساس میزان درآمد سرانه و نرخ گرسنگی و سوء تغذیه رتبه بندی شدهاند. در این بررسی درآمد سرانه ثروتمندترین کشور جهان 753 برابر بیشتر از فقیرترین کشور میباشد. این رقم در سال 1973 یعنی حدود 30 سال پیش 115 برابر بوده است که نشان دهنده افزایش دره عظیم میان کشورهای ثروتمند و فقیر میباشد. همچنین دایره فقر و گرسنگی هر روز گسترش بیشتری یافته و علیرغم ادعای روسای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول این مشکلات منحصر به چند کشور در گیر در جنگهای داخلی و نژادی نبوده بلکه روز به روز مردم بیشتری در سراسر جهان مزه گرسنگی را میچشند. رابرت زلیک، رئیس بانک جهانی در باره دو برابر شدن بهای مواد غذایی اعلام نموده است این افزایش میتواند بیش از 100 میلیون تن را در کشورهای فقیر دنیا به زیر خط فقر بکشاند. دومینیک استراوس کن، رئیس صندوق بین المللی پول نیز درباره تاثیر منفی افزایش قیمت مواد غذایی بر اقتصاد جهانی هشدار داده است. خانم ژوزت شیران رئیس برنامه جهانی غذا اعتقاد دارد که شماری از خانواده های کم درآمد به خاطر گرانی مواد غذایی سه وعده غذا در روز نمی خورند. وی می گوید در کنار       خانوادههای کم درآمد شواهدی در دست است که نشان می دهد در بخشی از کشورهای در حال توسعه، گرانی مواد غذایی، حتی طبقه متوسط را نیز زیر فشار قرار داده است. به این دلیل که درآمد این طبقه به همان سرعت گران شدن مواد خوراکی افزایش نیافته است. همین سازمان اعلام کرده در حالیکه در آمریکا بیشتر مردم هزینه پائینی در مقایسه با درآمدشان برای تهیه غذا می پردازند و حتی یک پنجم خانوارهای آمریکایی فقط شانزده درصد از درآمد خود را صرف خوراک و تهیه غذا می کنند، در بسیاری از کشورها، غذا به سختی به دست می آید. خانوارهای نیجریه ای 73 درصد از درآمدشان را برای خوراک صرف می کنند، ویتنامی ها 65 درصد و اندونزیاییها نیمی از درآمد خود را برای تهیه غذا هزینه می کنند. بر اساس گزارش برنامه جهانی غذا سال گذشته، با توجه به گران شدن مواد غذایی در سطح جهان، هزینه واردات غذا در کشورهای در حال توسعه به صورتی بی سابقه، 25 درصد افزایش یافت. این گرانیها باعث بروز ناآرامی و اعتراضها دربسیاری از کشورها از جمله هائیتی، بنگلادش، بورکینا فاسو، هند، پاکستان، آرژانتین، فیلیپین و مصر شده است. در پاکستان سیاست جیره بندی مواد غذایی در پیش گرفته شده است. چین و روسیه نیز برای جلوگیری از تاثیرات سوء افزایش قیمتها سیاستهای کنترل قیمتها را اجرا میکنند. در ویتنام و چین و هند برای صدور محصولات کشاورزی به ویژه برنج محدودیت هایی قائل شدهاند. به گزارش رادیو دویچه وله دولت هائیتی در پی اعتراضهای مردم به افزایش قیمت اجناس سقوط کرد. خانم ژوزت شیران گفت سازمان ملل متحد تخمین زده که سطح کنونی تورم قیمت مواد غذایی احتمالا تا سال 2010 ادامه خواهد داشت. وی گفت ذخائر غذایی جهان به پایین ترین سطح خود در سی سال گذشته رسیده است که فقط برای امدادرسانی به مدت 53 روز کافی است. ذخیره مواد غذایی برنامه جهانی غذا در سال 2007 برای مدت 169 روز کفایت می کرده است.  همچنین بنا به اعلام برنامه جهانی غذا بهای مواد غذایی اصلی کشورهای فقیر از جمله گندم و برنج بین 60 درصد تا دو برابر در نقاط گوناگون افزوده گردیده است.

در این میان ژاک دیوف دبیر کل فائو مقامات کشورهای فقیر را به علت بی توجهی یا کم توجهی به بخش کشاورزی خود عامل انهدام کشاورزی این کشورها میداند. گرچه وی در گفتگو با شبکه خبر تلویزیونی فرانسه صندوق بین المللی پول و بانک جهانی را به علت پرداخت یارانه به کشورهای فقیر در ایجاد قحطی و افزایش بهای مواد غذایی نیز مقصر می داند. البته برخی تحلیلگران خشکی در مناطقی چون استرالیا، تغییر عادات تغذیه در کشورهای در حال پیشرفت چون چین، و نیز بالا رفتن نیاز به مواد غذایی بیو یا طبیعی را از عوامل مهم گرانی مواد غذایی عنوان کرده اند. خانم ژوزت شیران مدیر برنامه جهانی غذا افزایش قیمت نفت وغلات و تاثیر نامطلوب تغییر آب و هوا و تقاضا برای سوخت زیستی را دلایل افزایش قیمت مواد غذایی معرفی کرد. ولی آیا همه واقعیات همین هاست؟

 

اتوموبیل در برابر انسان

 استفاده از محصولات غذایی مانند ذرت، نارگیل و سویا برای تولید اتانول به جای بنزین طی چند سال اخیر توسط آمریکا به سرعت درحال گسترش است. بنا به برآورد صندوق بین المللی پول تولید سوخت اتانول از ذرت در آمریکا دست کم نیمی از افزایش تقاضای جهانی برای غله در سه سال گذشته را باعث شده است. بنا بر گزارشها در سال 2006، تعداد کشتزارهایی که در آمریکا تغییر کاربری برای تولید ذرت داده اند 48 درصد افزایش داشته است. نیویورک تایمز در تشریح نقش آمریکا در گرانی محصولات کشاورزی گزارش میدهد که واشنگتن یارانهی 51 سنتی برای هرگالن سوخت زیستی برای کمک به تولید کنندگان اتانول و همچنین تعرفه 54 سنتی برای واردات هر گالن از این نوع سوخت را در نظر گرفته و اعمال می کند. این سیاستها باعث شده که از سال 2001 تا کنون ذرت مصرفی در آمریکا برای تولید اتانول بیش از 300 درصد رشد داشته باشد. البته این مسئله فقط به آمریکا منحصر نمیشود. بلکه در برزیل نیز با تشویق آمریکا و طی یک قرارداد دو جانبه زمینهای فراوانی به تولید مواد غذایی برای اتانول اختصاص یافته است. به طوری که کاشت نیشکر، نخل خرما و دانههای سویا در کشورهای برزیل، آرژانتین، کلمبیا و پاراگوئه حتی به علفزارها و جنگلها نیز کشیده شده است. به گونهای که کاشت سویا باعث نابودی 21 میلیون هکتار از جنگلهای برزیل و 14 میلیون هکتار از جنگلهای آرژانتین گشته است. تولید سویا در آرژانتین برای صدور به آمریکا و وضع مالیات از سوی دولت بر این محصول به علت گرانی محصولات کشاورزی اخیرا باعث شورش کشاورزان آرژانتین گردیده است و کشاورزان سویا کار عملا خلاف منافع ملی کشور و مردم حرکت میکنند. دولت امریکا نیز در حالی کشاورزان را با انواع یارانه ها به کاشت ذرت و تغییر کاربری دیگر زمین های کشاورزی برای تولید اتانول تشویق میکند که این کشور بزرگترین تولید کننده غله جهان و بزرگترین صادر کننده محصولات کشاورزی به اروپا و بسیاری از دیگر کشورها می باشد.

 

نقش بانک جهانی

با این که سیاستهای تکروانه و منفعت طلبانه امریکا در استفاده از غذای مردم برای خودرو تاثیر چشمگیری در گرانی مواد غذایی داشته است، اما این گرانی و کمبود مواد غذایی فقط و منحصرا در اثر استفاده از ذرت و غلات برای تولید اتانول نیست، بلکه مهمترین عامل را بایستی در سیاستهای بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی جست.

بنا به گزارش فائو هماکنون بیش از 75 درصد مردم اریتره دچار گرسنگی و سوء تغذیه هستند.  همچنین هر روز کشورهای جدیدی به صف کشورهایی مانند سودان، سومالی، هائیتی، روندا، زامبیا مغولستان و.... برای دریافت کمکهای خارجی یارانه غذا افزوده میگردد. با بررسی سیاستهای اعمال شده در بخش کشاورزی این کشورها در مییابیم که آنها عمدتا با اجرای نسخههای صندوق      بینالمللی پول یا بانک جهانی مبنی بر تعدیل اقتصادی و آزاد سازی قیمت ها و کاهش تعرفه ها دچار ورشکستگی در بخش کشاورزی شدهاند. و پس از آن کمکها ویارانههای پرداختی توسط کشورهای ثروتمند در چارچوب برنامههای غذایی کشاورزی این کشورها را به نابودی کامل کشانده است.

در مکزیک پس از پیمان نفتا میان این کشور و کانادا و آمریکا، کشاورزان مکزیکی عملا خود را در یک رقابت یک جانبه دیدند. در حالی که کشاورزان مکزیکی با کمبود امکانات مالی، نرخ بهره بالا، زیر ساختهای توسعه نیافته و شبکه های تجاری عقب مانده دست و پنجه نرم میکنند، رقبای آنان از انواع امکانات فوق بعلاوه حمایت گسترده آشکار و پنهان دولتهای ملی خود برخوردار هستند. تولید ذرت مکزیک به علت عقب ماندگی تکنولوژیک و ضعف ساختار اقتصادی در هر هکتار 2 تن است در حالی که تولید آمریکا در هر هکتار 7 تن است که به زودی تا 17 تن افزایش یابد. البته همه مشکل در این جا نیست بلکه بایستی اقتصاد معیشتی مکزیک را در برابر تولید صنعتی مبتنی بر مناسبات سرمایه داری پیشرفته کشاورزان آمریکایی و کانادایی نیز در نظر گرفت. حدود 5/1 میلیون دهقان خرده پا در مکزیک برای معیشت خود ذرت تولید میکنند. این موضوع در همه کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه نیز کماکان صادق است. همچنین دولت مکزیک این گروه از دهقانان را از برنامههای یارانهای  به علت عدم توانایی برای گسترش و ارتقا بهرهوری خود کنار گذاشته است. در اثر اجرای این سیاستها مشکلات کشاورزان مکزیکی بالا گرفت و سرانجام منجر به قیام دهقانان در ایالت چیاپاس در سال 1997 گردید. نرخ بالای بهره که در اثر سیاست های صندوق بین المللی پول بر گرده کشاورزان و دهقانان مکزیکی تحمیل شده به تدریج دهقانان متوسط و برخی از صاحبان کشاورزی های بزرگ را نیز از پای درآورده و آن ها را به صفوف دهقانان ندار رانده است.

فیلیپین که یکی از تولید کنندگان عمده برنج آسیا میباشد و هم اکنون مردم آن برای خرید کاسهای برنج به شدت در مضیقه هستند در اثر اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی صندوق بین المللی پول و بازپرداخت وام های بانک جهانی دچار وضع موجود گردیدهاست. این کشور در طول سال های 1980 تا 1999 برای دریافت وام از بانک جهانی ناچار به اجرای سیاستهای تعدیل ساختاری مطابق خواسته این صندوق گردید. کاهش تعرفه واردات و خصوصی سازی گسترده در دستور کار دولت قرار گرفت. ولی کاهش تعرفه ها نه تنها باعث افزایش صادرات نشد بلکه با توجه به رکود اقتصاد جهانی در آن سالها صادرات کاهش یافت. با گسترش اعتراضات حکومت مارکوس سرنگون گردید. باز پرداخت اصل و سود وامهای دریافتی چنان فشاری به حکومت خانم آکینو آورد که وی ناچار شد از منابع داخلی وامهای کلانی دریافت نماید. رکود اقتصادی فیلیپین باعث کاهش نرخ رشد و گسترش فقر و فاقه در میان مردم به ویژه روستائیان شد. واردات برنج ارزان قیمت با یارانه بانک جهانی عملا باعث نابودی تولید برنج داخلی که با قیمت بالاتر حاصل میشد گردید. در اثر رکود و ورشکستگی روستائیان، بیکاری افزایش یافته و مهاجرت به مناطق مردابی و جنگلی برای کشت و بهرهبرداری از منابع طبیعی برای صادرات افزایش یافت که باعث تهدید شدید محیط زیست شکننده این کشور گردید.

در سومالی آن چه که به خورد مردم جهان داده می شود داستان جنگ و خشک سالی است. اما واقعیت چیست؟  اقتصاد قبیلهای سومالی که نوعی مبادله ساده در میان چوپانان قبیلهای و تولید کنندگان را به صورت طبیعی سامان داده بود در دهه 1980 با خصوصی کردن مراتع توسط دولت و به توصیه بانک جهانی به هم خورد. سومالی پس از دریافت وام از سازمان های جهانی و عدم توانایی در باز پرداخت آن ناچار به اجرای سیاست تعدیل ساختاری دیکته شده از سوی این سازمانها گردید. این برنامه باعث وابستگی شدید سومالی به گندم وارداتی شد. افزایش برنامههای کمک غذایی به این کشور که تا اواخر دهه 1980 بیش از 15 برابر شده بود باعث سرازیر شدن گندم و برنج به بازار این کشور شد. اقتصاد ضعیف و سنتی در برابر واردات یارانهای این محصولات که تحت نام برنامه کمک غذایی اعمال میگردید باعث فشار شدید به کشاورزان و تولیدات بومی گردید. در این میان بانک جهانی با تجویز نسخه تولید محصولات مزیتدار برای صادرات، تعادل اقتصاد معیشتی این کشور را به سود تولید محصولاتی چون نیشکر و ذرت بههم زد. از سوی دیگر کاهش ارزش پول این کشور بنا به درخواست بانک جهانی باعث افزایش شدید مواد سوختی و سایر نهادههای کشاورزی گردید. پیامدهای این موضوع باعث برداشتن کنترل از قیمت گندم و در نهایت تیر خلاصی بود به تولید گندم در این کشور که پیامد آن بروز قحطی و گرسنگی و برافروخته شدن شعلهی جنگ خونین داخلی در اثر تغییر مناسبات سنتی بود. از سوی دیگر به علت مشکلات مالی همچینین فشار برای تعدیل ساختاری بهتدریج کمکهای دولت به دامداران از قبیل واکسناسیون دامها و خدمات پزشکی کاهش یافت. مراتع خصوصی و در نتیجه تهیه علوفه برای دامدارانی که قبلا کوچنده بودند روز به روز دشوارتر گردید. با خصوصی شدن خدمات دامپزشکی در این کشور بیمارهای دامی در این کشور بالا گرفت. در سال 1984 صادرات گاوهای سومالی که سابق بر این یکی از منابع بزرگ درآمد این کشور بود از سوی عربستان ممنوع وجای آن را کشورهای اروپایی گرفتند.

بورس بازی و سفته بازی

مجموع دستورات سازمانهایی مانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، باعث برداشتن کنترل های دولت بر تولید و تجارت مواد غذایی میگردد. همین موضوع بعلاوه تولید برای صادرات باعث باز شدن پای سوداگران و سفتهبازان به بازار مهم مواد غذایی می گردد. هماکنون بیشترین سود را از افزایش قیمت مواد غذایی نه کشاورزان بلکه سفتهبازان و شرکت های فراملی می برند.

به یقین میتوان با مطالعه اقتصاد کشاورزی کشورهای پیرامونی از مصر گرفته تا هندوستان و از بولیوی تا فیلیپین جای پای صندوق بین المللی پول و بانک جهانی را یافت. کشت محصولات نه برای مصارف داخلی بلکه برای صادرات که معنی آن تولید برای شرکتهای فراملی است، آزاد سازی واردات یا کاهش تعرفه محصولات کشاورزی در کشورهای در حال توسعه، برنامه یارانه محصولات کشاورزی که در عمل به نابودی تولیدات داخلی این گونه کشورها می انجامد، کاهش ارزش پول ملی که نتیجهای جز افزایش قیمت مواد سوختی و سایر نهادههای کشاورزی ندارد همگی راهکارهای سازمانهای جهانی هستند که منجر به گرانی مواد غذایی در زمان کنونی گردیدهاند.

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد