آرامش در بازار نفت
http://vaghayedaily.ir/fa/News/62465
اقتصاد جهانی پس از بحران سال 2008 هنوز به درستی ترمیم نشده و آمریکا بزرگترین اقتصاد دنیا با سیاستهای تولیدگرایانه اوباما به زحمت به شرایط اقتصادی خود را سر و سامان داده است. نبض اقتصاد بیشتر کشورهای اروپا به درستی نمیزند. خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا شاید با فرصتطلبی اولاند بتواند به اقتصاد بحرانزده فرانسه خون تازهای تزریق کند اما اروپا همچنان در رکود و رخوت اقتصادی به سر خواهد برد. بحران اقتصادی اسپانیا، پرتغال، یونان کاهش نیافته و ترکیه دچار یک دگردیسی شده که روی رشد اقتصادی این کشور تأثیر منفی شدیدی داشته، اقتصادهای نوظهور اگرچه در مجموع اوضاع رو به رشد خود را حفظ کردهاند اما در کل کشورهای چین، هند آفریقای جنوبی و برزیل که همچون موتور محرک اقتصاد جهانی عمل میکردند دچار کاهش رشد اقتصادی شده و روسیه، برزیل، آرژانتین و عربستان عضو کشورهای گروه بیست با رشد منفی اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند. در چنین اوضاع و احوالی سیاست نفتی اوپک مبنی بر کاهش یا فریز تولیدات نفتی با همکاری کشورهای غیر اوپک مانند روسیه و مکزیک توانسته است سقوط آزاد بازارهای نفتی را تا حدودی مانع شود. اما با شرایط شکننده اقتصاد جهانی تا چه حد میتوان به ادامه این سیاست موقتی اوپک و تأثیر آن بر بازارهای نفتی امیدوار بود!
سناریوهای نفتی
خاورمیانه شاهراه انرژی جهان هنوز در تنش و تلاطم به سر میبرد و برخی از کشورهای نفتی این منطقه مانند عراق، لیبی و سوریه گرفتار جنگ داخلی هستند، ایران با تحریمهای آمریکا همچنان دست و پنجه نرم میکند و مصر غرق در تنش است. آن سوتر کشور نفتخیز روسیه به دلیل فشارها و تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا هنوز در سراشیبی اقتصادی با نرخ رشد منفی دستوپا میزند و ونزوئلا با تورم شدید و کشمکشهای سیاسی دست به گریبان است، مکزیک نیز با سیاستهای تنشزای آمریکا دچار کاهش ارزش پول ملی شده است. در این میان ایالات متحد آمریکا که چند سالی است به عنوان یک صادر کننده نفت نقش جدیدی را در بازار نفت در پیش گرفته و سیاستهای تنشآفرین و زیگزاگی ترامپ بر روی نظم اقتصاد جهانی تأثیر منفی گذاشته و پیشبینی سیر شرایط آتی نفت به لحاظ میزان تولید، سرمایهگذاری و در نتیجه قیمت آن بیش از پیش دشوار شده است.
عوامل متناقض بازار
در چند ماه اخیر مناسبات عرضه و تقاضای نفت علامتهای مختلف و گاه متناقضی را به بازار میفرستد که موجب گیجی و سردرگمی بازار شده و از این روست که نمیتوان تنها به علامتهای اقتصادی که به بازار فرستاده میشود تکیه کرد.
فریز نفتی اوپک
پس از ادامه سقوط بهای نفت سرانجام کشورهای عضو اپک با همکاری برخی از تولیدکنندگان غیر اپک تصمیم به فریز عرضه نفت به میزان 8/1 میلیون بشکه در روز گرفتند. برخی کشورهای مردد مانند مکزیک و الجزایر و عراق که در این فریز نفتی شرکت نکرده بودند به تدریج با پیشبینی قیمتهای بهتر برای نفت و رعایت 86 درصدی کشورهای متعهد به این جرگه پیوستند که در این صورت میزان پای بندی اعضا به این تعهد را به بیش از 90 درصد می رساند. مکزیک اخیراً اعلام کرد که در ژانویه امسال حدود 10 درصد از تولید نفت خود را کاهش داده و الجزایر نیز در زمینه اجرای توافق کشورهای تولید کننده نفت روزانه 50 هزار بشکه تولید نفت خود را کاهش داده است. عراق و امارات که مخالف کاهش تولید نفت بودند نیز رایزنیهایی را برای کاهش تولید و عرضه نفت به بازارها را آغاز کردهاند. با در نظر گرفتن چنین اقدامهایی برخی تحلیلگران از جمله موسسه سیتی گروپ قیمت 70 دلار برای هر بشکه نفت در سال 2017 پیشبینی کرده بود؛ پیشبینیای که تا این لحظه با ورود بازیگر جدیدی به عرصه به وقوع نپیوسته است.
نفت شیل آمریکا بازیگر جدید
آمریکا همواره به نفت بیش از سایر کشورها واکنش نشان داده و اغراق نیست اگر ادعا شود این کشور سیاستهای کلان سیاسی و اقتصادی خود را با حفظ برتری و هژمونی بر جریان انرژی جهان گره زده است. آمریکا اگرچه خود یکی از بزرگترین دارندگان ذخیرههای نفت و گاز جهان است ولی به دلیل نیاز صنایع عظیم آن به نفت همواره توأمان وارد کننده و تولید کننده نفت نیز بوده. جدول زیر نشان میدهد که در دهههای متوالی و متمادی مصرف نفت این کشور سیر افزایشی داشته و اگرچه تولید آن نیز رو به بالا بوده اما فاصله تولید و مصرف را با واردات نفت بهویژه از مکزیک و کشورهای خاورمیانه پر کرده است.
عمده افزایش تولید نفت آمریکا در این سالها از منابع نفتی نامتعارف از جمله نفت شیل بوده است. هزینه استخراج از اینگونه منابع نفتی بسیار بالاتر از سایر منابع بوده ضمن اینکه آثار ویرانگر زیستمحیطی غیر قابل ترمیمی بر محیطزیست باقی میگذارد و دولتهای کمی (ظاهراً تنها آمریکا و کانادا) تاکنون دست به استخراج از این منابع نفتی زدهاند. اما روی دیگر این سکه افزایش تولید نفت در آمریکا یعنی شیلهای نفتی فقط در دورهای که بهای نفت بالاتر از 70 دلار در هر بشکه باشد قابل تولید است در غیر این صورت به دلیل هزینههای بالا سرمایهگذاران از این میدانهای نفتی صرفنظر میکنند. در واقع افزایش بهای نفت به بالای صد دلار در هر بشکه شرکتها و بانکها را برای سرمایهگذاری در این میدانهای نفتی ترغیب کرده است. اما آمریکا با سرمایهگذاریهایی که در دوره اوباما به طور بیسابقه بر روی این منابع نفتی انجام شده توانسته است با تولید 2/1 میلیون بشکه نفت شیل در روز رکود تولید نفت خام در آمریکا را به بالای 9 میلیون بشکه در روز برساند. همچنین این کشور در حالی که فریز نفتی کشورهای تولید کننده به زحمت به سقف 14/1 میلیون بشکه رسیده است با افزایش تولید و صادرات به بازارهای جهانی خلأ این کاهش را پر کرده است.
در دوره اخیر ایالات متحد آمریکا تلاش کرده با صدور محمولههای نفتی و حتی فروش ذخیرههای عظیم نفت این کشور به یک صادرکننده نفت با رکورد 200/1 هزار بشکه در روز در ژانویه 2017 تبدیل شده و از واردات نفت بی نیاز شود. این کشور با نادیده گرفتن توافق فریز نفتی اوپک که باعث بالا رفتن بهای نفت در بازارهای جهانی از جمله نفت آمریکا شده مبادرت به صدور نفت با بشکهای در حدود 52 دلار میکند، چنین اقدامی نشان میدهد که این کشور بهای بالاتری را برای نفت در بازارهای آتی قائل است، اگرچه میزان صادرات نفت آمریکا هنوز به آن اندازه و چشمگیر نیست که بتواند تعادل بازار را بر هم زند اما میتواند سبب فشار بر بازارها شود.
نفت 55 دلار
بازار نفت با توجه به رکود اقتصاد جهانی و وجود بحران در حوزه یورو با ورود آمریکا به جمع صادرکنندگان نفت که تا پیش از این خود یکی از واردکنندگان عمده نفتی در جهان بوده میتواند علامتهای ضد و نقیضی را به بازار بفرستد.
تمرکز آمریکا بر تسلط بر جریان نفت تنها در بعد سیاست خارجی نبوده بلکه این کشور اگرچه همواره یکی از تولیدکنندگان عمده نفتی در جهان بوده اما همانگونه که در (شکل 1) میبینیم برای حفظ توان تولیدی و صنعتی خود ترجیح داده نفت تولیدی را به صرف صنایع داخلی برساند و کمبود آن را وارد کند. سیاستی که کشورهای اوپک تولید کننده نفت در جهت عکس آن حرکت کردهاند. حال نیز این کشور که با سیاستهای اوباما توانسته است با سرمایهگذاری کلان در استخراج نفت شیل به چنین رکورد تولیدی دست یابد عملاً از واردات نفت بی نیاز خواهد شد. از این به بعد بازی با قیمت نفت و انرژی وابستگی بیشتری به اولویت اقتصادی این کشور خواهد داشت. نفت ارزان میتوان بر رکود اقتصادی کشورهای صنعتی غلبه کرده و به ویژه رشد اقتصادی چین و هند را تسهیل کند. در جایی که آمریکا خود به یکی از صادرکنندگان تبدیل میشود طبیعتاً قیمتهای بالاتر دلچسبتر است. اما وفور عرضه نفت به بازار توسط آمریکا و شکنندگی موضع کشورهایی مانند عراق، امارات، الجزایر و عربستان برای حفظ فریز نفتی و بازگشت ایران به بازار نفت که در اثر تحریم بخشی از بازار خود را از دست داده بود میتواند چشمانداز قیمت 30 دلاری را برای هر بشکه ترسیم کند. با توجه به اینکه قیمتهای کمتر از 70 دلار تولید نفت شیل را غیر اقتصادی میکند، پای بندی اعضای اوپک به فریز نفتی میتواند چشمانداز نفت را در محدوده هر بشکه 50 تا 55 دلار نگاه دارد. به نظر میرسد روزهای آتی باید منتظر آرامش و تعادل در بازار نفت بود.
به پاس یاد و نام مصدق که:" همان اندازه که برای هوشیاری، بیداری نهضت، مقاومت، قدرت ملی خاطره انگیز است، به همان اندازه برای دشمنان ما، دشمنان داخلی و خارجی، استعمار خارجی و عوامل استعمار داخلی، وحشت آور و نگرانی آور است. "از سخنرانی زنده یاد آیت الله محمد طالقانی بر سر مزار دکتر مصدق در احمد آباد.
منافع ملی و مزیت انرژی
بهطورمعمول حفظ منافع ملی در عرصههای داخلی و خارجی در رأس سیاستهای هر کشوری در جهان است؛ و به طریق اولی دقت در تعریف منافع ملی و میزان پای بندی به آن نیز از اصلیترین مؤلفههای موفقیت کشورها است. برای مثال دولت ایالاتمتحده آمریکا ممکن است در دوران اوباما رویه و روشهای دیگری به دور از سیاستهای جنگطلبانه بوش که از جناح میلیتاریست حزب جمهوریخواه بود در پیش گرفته باشد اما هدف گذاریهای استراتژیک حاکمیت آمریکا هیچگاه در دولت دمکرات اوباما تغییر چشمگیر یا عمدهای نکرده است، اختلاف تنها در شیوهها و راههای رسیدن به هدفهای مشخص شده است. یکی از استراتژیهای آمریکا تسلط بر جریان انرژی نه تنها در خاورمیانه بلکه در سراسر جهان است. ادامه مطلب ...