لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

رکود اقتصادی در ایران

اقتصاد ایران در سراشیبی سقوط

حدود یک ماه از آغاز رقابت‌های جدی انتخابات در ایران می‌گذرد. جامعه ایران به دلایل گوناگون به شدت سیاسی است و اقتصاد آن نیز به شدت از موضوعات و حوادث سیاسی تاثیر می‌پذیرد. این امر نه تنها در خیابان‌ها و اعتراضات و گردهمایی های سیاسی دیده می‌شود بلکه تاثیر آن به شدت در محیط‌های کاری اعم از ادارات و شرکت‌های دولتی و خصوصی و کارخانه‌ها دیده می شود. کارکنان شرکت ها و ادارات اعم از دولتی و خصوصی در یک هفته اخیر بیشتر محل تبادل اطلاعات و قول و قرار برای رفتن به راهپیمایی ها تبدیل شده است. دولت نیز به ادارات دستور داده که کارمندان زن خود را زودتر از ساعت اداری تعطیل کنند. هم چنین برخی شرکت‌های دولتی که عموما در مرکز شهر قرار دارند معمولا توسط دولت در ساعات بعداز ظهر تعطیل شده و کارمندان به اجبار به خانه فرستاده می شوند. از سوی دیگر ظاهرا دولت به مغازه‌ها و فروشگاه‌هایی که در مسیرهای شلوغ قرار دارند دستور می دهد که زودتر مغازه‌ها را تعطیل کنند. با این که در چند روز اخیر هیچ گزارشی از درگیری نیامده ولی ظاهرا پس از آشوبهایی که در تهران اتفاق افتاد و معترضان آن را به لباس شخصی‌های دولتی نسبت دادند نیروی انتظامی برای پیشگیری از وقوع دوباره این اتفاقات این دستورها را به فروشگاه‌ها می‌دهد.

برخی از کارخانه‌های بزرگ و مهم از جمله ایران خودرو در ساعت‌‌هایی رسما دست از کار کشیده و همدردی و همراهی خود را با معترضان نشان می‌دهند. بازار خرید و وفروش به ویژه بازار خودرو و مسکن به شدت خوابیده و رکود به تدریج به سایر رشته‌‌ها نیز در حال سرایت است. با توجه به گرانی و رکود در پیش از انتخابات هیجانات سیاسی و درگیری دولت با بخشی از مردم باعث سردرگمی فعالان اقتصادی شده و بنا به خبرهای جسته گریخته و دهان به دهان بسیاری از کارخانه‌ها که تا پیش از این نیز با حداقل ظرفیت کار می‌کردند از فعالیت ایستاده‌اند. حتی شرکت‌هایی مانند ایران خودرو در عمل به تعهداتش به ویژه در خودروهایی مانند 206 بازمانده است. در کنار توقف و رکود اقتصادی شدید گرانی و تورم شدید فشار زیادی بر مردم وارد می‌کند. در این میان دولت نهم متاسفانه بدون توجه به مشکلات شدید اقتصادی از طریق صدا و سیما تلاش می کند همه مشلات را متوجه تجمعات خیابانی معترضان کند. در حالی که گزارش بانک مرکزی نشان می‌دهد هزینه سالانه خانوار های ایرانی در پایان سال 87 نسبت به سال آخر برنامه سوم(سال 83) رشدی 98 درصدی داشته است. همچنین بنا به گزارش روزناه سرمایه مورخ شنبه 30 خرداد هزینه‌های شکاف طبقاتی در سال‌های 83 تا 87 حدود 10 درصد افزایش داشته است. اوضاع خراب کسب و کار و بی قانونی نیز باعث شده در سال 87 بیش از 21 هزار میلیارد تومان چک برگشت شده باشد که این میزان حدود ۴/۵درصد کل چک‌های مبادله شده در آن سال بوده است. از سوی دیگر حجم معاملات بورس تهران در مقایسه با هفته پیش 60 درصد کاهش یافته است که این میزان برابر است با بیش از 64 درصد ارزش معاملات بورس تهران.

با توجه به راهپیمایی عظیم مردم تهران در عصر 5 شنبه برای بزرگداشت کشته شدگان وقایع اخیر و راهپیمایی اعتراضی روز شنبه 30 خرداد با ادامه تنش‌های سیاسی و ادامه کار دولت آقای احمدی نژاد روزهای سخت‌تری در انتظار مردم ایران است.

 

نمودارهای دکتر ادامه دارد

مطلب کوتاهی در وبلاگ احمد سیف در باره انتخابات خواندم به نام دروغ کوچک برای .....که مثل بقیه مطالب ایشان خواندنی بود. شما را در لذت خواندن آن در این‌جا شریک می کنم.

تقلب 1 درصد، 2 درصد، نه 53 درصد

تقلب 1 درصد، 2 درصد، نه 53 درصد

آقایان حامی دکتر همگی بر این عقیده هستند که در همه انتخابات ها یک نفر برنده است و بقیه باید رای او را بپذیرند، چرا حامیان موسوی جر زنی می کنند و رای او را نمی پذیرند؟

از سوی دیگر شورای نگهبان با کلی اما و اگر پذیرفته شاید در برخی صندوق‌ها تعدادی آرا بالا و پایین شده باشد. اتفاقا مسئله هواداران نامزدهای اصلاح طلب هم همین است. بالاخره ما هم در این مملکت زندگی می‌کنیم و تقلب را تا حدی قبول داریم. اگر هم نداشته باشیم دست کم به آن عادت کرده‌ایم و در راهپیمایی‌ها و تجمع‌ها هم با صدای بلند این را بارها  اعلام کرده‌ایم که بابا: تقلب 1 درصد، 2 درصد نه 53 درصد

خبرهای دانشجویی

این روزها آن‌قدر خبرهای داغ در گوشه و کنار هست که نمی توان همه آن ها را حتی مرور کرد. به همین منظور من لینک اخبار دانش جویی را در این‌جا می گذارم.

بر خلاف همیشه که اخبار دانشجویان در صدر خبرها بود این روزها بد جوری به دانش‌جو ظلم می‌شود. برای لینگ خبر به لینک‌های روزانه بروید.

یک یادداشت

یادداشتی را در وبلاگی خواندم که به نظرم جالب بود. به خواندنش می ارزد. این هم لینکش!

در آستانه رستاخیز

شاید زمانی لازم بود که بخوانیم

همراه شو رفیق

تنها نمان به درد

کین درد مشترک

هرگز جداد جدا درمان نمی‌شود

اما حادثه 25 خرداد در برابر کودتای 22 خرداد نشان از  لهیب سوزانی که در دل تک تک ایرانیان زبانه می‌کشید داد که می گداخت و می گدازید.

حادثه دیروز یک حادثه تاریخی و از چند نظر بی مانند و ماندنی در تاریخ مبارزاتی ایران و بلکه جهان بود. از یک سو جریانی است بی توجه به هیچ یک از ملاک‌های پذیرفته شده شرعی، عرفی و قانونی، از دروغ، ریا، تزویر و نادانی، به مثابه سمبلی از تحجر و استبداد تاریخی شرق و در سوی دیگر جریانی پویا، زنده و استوار با رفتاری مثال زدنی از دمکراسی، تحمل و آرمان‌خواهی شکست ناپذیر در پهنه همه ایران و همه نسل‌ها.

نمایش دیروز تهران نمایشی از دمکراسی و مدنیت در برابر بربریت بود.

حتی اگر موسوی به عنوان نامزد این جریان در انتخابات سراسر تقلب شکست بخورد دست یافتن به چنین سطحی از آمادگی روحی، روانی و ذهنی از جمعیتی چنین عظیم در منطقه‌ای در محاصره طالبان و نمایندگان امپریالیسم دستاوردی انکار ناشدنی است.

فرخنده باد این رستاخیز

حکایت حال

اول به سراغ یهودی‌ها رفتند
من یهودی نبودم ، اعتراضی نکردم .
پس از آن به لهستانی‌ها حمله بردند
من لهستانی نبودم و اعتراضی نکردم .
آن‌گاه به لیبرال‌ها فشار آوردند
من لیبرال نبودم ، اعتراض نکردم
سپس نوبت به کمونیست‌ها رسید
کمونیست نبودم ، بنابراین اعتراضی نکردم .
سرانجام به سراغ من آمدند
هر چه فریاد زدم کسی نمانده بود که اعتراضی کند
...
برتولت برشت

نه به پول نفت نه به دولت صدقه

اقتصاد مهم تر از سیب زمینی است!

سیاست‌های پوپولیستی و عوام فریبانه دولت نهم در حالی که سعی می‌کرد اداره مملکت را به شیوه دوران قجر بازگرداند این روزها در خیابان‌های شهرهای ایران رنگ می‌بازد. این برگشت به عقب که در پرتو شکست اصلاحات جامعه را به فروپاشی و در هم شکستن بنیادها و ساختارهای اجتماعی و اقتصادی رهنمون می‌کرد و شکست سریع آن دست کم در اذهان و اندیشه مردم نشان داد که جامعه ایران به آن حد از بلوغ و اندیشه ورزی دست یافته که علیرغم همه عقب ماندگی‌ها ساختاری و گسست‌ها و ضعف حافظه تاریخی بتواند اشتباهات خود را ترمیم کند. ورود و حضور جاندار و آگاهانه روشنفکران، اقتصاددانان، هنرمندان، دانشگاهیان و به طور کلی گروه‌های مرجع در انتخابات دهم و تاثیر انکارناپذیر آنان در به صحنه آوردن اکثریت مردم شهرها نشان دهنده صحت و درک درست آن گروه از اندیشه‌ورزانی است که موافق حرکت و اقدام در حد بضاعت موجود و دوری از آرمان‌گرایی و مقدس نمایی است.

جامعه ایرانی سال‌هاست که در حرکت خود به سوی مدرنیته و تجدد دچار انحرافات فراوانی شده که نه تنها ناشی از دخالت بیگانگان بلکه  از سرخوردگی توده مردم نیز بوده است. در سال‌های کنونی این حرکت با اعوجاج‌های تندی همراه بوده است ولی در مجموع سمت و سوی خود را به سوی آینده‌ای بهتر و نوید بخش حفظ کرده است.

گشتی در خیابان‌ها و گوش دادن به شعارها و بحث‌ها نشان از رشد بینش و درک و دریافت توده مردم و حساسیت آن‌ها به صداقت، درستی و پرهیز از ریا و دورغ است. شعارهایی که نشان میدهد شعارهای پوپولیستی تقسیم پول نفت- بخوانید برباد دادن نفت- و دولت صدقه به آخر خط رسیده و جامعه به آن حد از شعور رسیده است که برای پول و سیب زمینی رای ندهد بلکه به نگاهش به افق‌‌های اقتصادی و اجتماعی دورتری هست.

اقتصاد و توسعه در دولت نهم

                                                               کیومرث مسعودی

این بخشی از یک نوشتار نبستا بلند است که توسط کیومرث مسعودی کارشناس ارشد اقتصاد و برنامه‌ریزی شهری نگاشته شده است. بخش‌هایی از این نوشته را که در حوصله این وبلاگ است انتخاب کردم که در ادامه می‌خوانید.

مشکلات و بحران‌ها

در چند ساله اخیر کشور ما با امواج متلاطم و سرگیجه آور بحران‌های اجتماعی واقتصادی مواجه ودست به گریبان شده است. بیکاری لجام گسیخته، با وجود تخصیص بیش از 36 میلیارد دلار وام کم بهره احداث بنگاههای زود بازده، درحالیکه صدها وهزاران پروژه بزرگ و کوچک در مناطق مختلف کشور نیمه کاره مانده و عقل حکم می کرد که در وهله اول بودجه لازم برای تکمیل وراه اندازی این پروژه‌ها اختصاص می یافت. به این ترتیب ضمن کاهش تورم به دلیل عاطل ماندن سرمایه گذاری‌های نیمه کاره-، فرصت های شغلی زیادی به طور قطع ایجاد می شد.

بانک‌های کشور که در اینجا به عنوان تنها موسسات مالی وسرمایه گذاری مطرح هستند،با پرداخت وام های تکلیفی عملاً ورشکسته شده‌اند. حدود30میلیارد دلار مطالبات مشکوک الوصول و پرداخت های تکلیفی به حساب بانک مرکزی، بدهی آن ها را افزایش داده است. در حالی که با کاهش دستوری نرخ بهره از16 تا 18 درصد به حدود 10درصد، بسیاری از سپرده گذاران پولهای خود را از بانکها بیرون کشیده و بر خلاف تصور اولیه که این وجوه به سمت سرما یه گذاری در بخش صنعت و کشاورزی سوق داده شود، سرمایه های سرگردان به بازارهای مالی غیر رسمی، بخش مسکن و بورس و امثال آنها راه یافت که با تشدید بحران مسکن و کاهش 40 تا60درصدی ارزش سهام در بازار بورس باعث اضرار بسیاری از خانواده های کم دست و میان مایه گردید.


 

ادامه مطلب ...

سال به سال دریغ از پارسال

چشم‌مان روشن!

ظاهرا قرار نیست در صنعت خودروسازی ایران اتفاق خاصی بیفتد و در بر همان پاشنه مونتاژ خودروهای خارجی و البته این بار خودرویی از کشور چین بچرخد. خودرویی از کشوری که هیچ سابقه ای در طراحی و تولید خودروهای سواری نداردپس از سیطره نامحسوس و زیر آبی بر بازار قطعه  ایران، این بار بازار خودرو ایران را نشانه رفته است.


ادامه مطلب ...