لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

جهانی شدن ، جهانی سازی

شاید خوانندگان بر این یادداشت خرده بگیرند که در این هیرو و یری جنگ اتمی و تحریم های گسترده اقتصادی که  آسمان ایران را ابری کرده و هوای جیب و سفره مردم سخت بارانی است چه جای بحث از جهانی شدن و جهانی سازی است. 

شاید حق داشته باشند این دسته از خوانندگان چرا که کشورمان این روزها سخت در انزوا و فشار است اما شاید این هم بخشی از پروژه جهانی سازی باشد منتها با سبک و سیاق آمریکایی آن. اگر خواستید این مطلب را در ادامه بخوانید.

ادامه مطلب ...

سه پرسش از صاحبان بصیرت در باره گران کردن بنزین در ایران

موافقان حذف یارانه سوخت خودروهای سواری معمولا استدلال می کنند با حذف یارانه بنزین همه مشکلات مصرف بنزین و همچنین حمل و نقل و ترافیک تهران و شهرهای بزرگ به یک بار ه حل خواهد شد و ضمن این که حق به حق دار می رسد ایران هم گلستان می شود.

من از آقایان سه پرسش در این باره پرسیده ام که می دانم پاسخی برای آن نیست ولی اگر خواستید می توانید آن ها را در ادامه مطلب بخوانید.

ادامه مطلب ...

دلار سوراخ شده

گفته های جناب احمدی نژاد این حسن را دارند که تا مدت ها در حافظه آدم باقی می مانند. یادم می آید (اگر اشتباه نکرده باشم) ایشان در جریان گشایش نمایشگاه صنعت نفت در سال 1386 دلار را کاغد پاره خواندند. در همان زمان نیز ایشان دستور دادند که خرید و فروش نفت ایران توسط یورو به جای دلار انجام شود و سبد ارزی ایران از دلار به یورو و سایر ارزها تغییر یابد. در همان زمان صدای خیلی ها درآمد که این کار باعث ضرر و زیان هنگفتی برای ایران خواهد شد. از جمه این که ما نفت خود را که بند ناف اقتصاد ایران به آن وابسته است با دلار می فروشیم، سپس باید آن را به یورو تبدیل کرده و خریدهای مان را که اکثرا با دلار است با آن انجام دهیم. اما جناب احمدی نژاد با این استدلال که دلار کاغذ پاره ای بیش نیست خط بطلانی بر همه استدلال های کارشناسان ارزی کشیدند. حال پس از زیان های هنگفتی که در اثر کاهش ارزش یورو گریبان ملت ایران را گرفته، شنیدن خبرهایی که در رسانه ها منتشر شده مبنی بر تبدیل یورو به دلار ( یا همان کاغذ پاره سابق) چه حالی به شما دست می دهد؟

شاید مدیریت جهانی همین باشد! ما که از عالم غیب خبر نداریم.

مردم یونان: اتحادیه اروپا را به دریا بریزید!

این روزها بار دیگر سر و کله شبح سرخ در اروپا پیدا شده است. شبح سرخی که یکی از بزرگترین کارتل های مالی و پولی جهان یعنی اتحادیه اروپا را به چالش کشیده است. یونانی ها بر فراز ساختمان باستانی اکروپولیس فریاد می زنند: اتحادیه اروپا را به دریا بریزید! و رنگ پرچم هایی که هر دم سرخ تر می شوند!

حزب چپ آلمان در آستانه کنگره این حزب که در هفته جاری برگزار شد این شعار را اعلام داشت:

"از اروپا در برابر دیکتاتوری بازار سرمایه حفاظت کنیم !”

ادامه مطلب ...

گروه 1+15 در تهران

به بهانه برگزاری نشست گروه 15 در تهران که من با توجه به سیاست های اقتصادی و همچنین سیاست تهاجمی خارجی دولت آقای احمدی نژاد آن را گروه 15 بعلاوه 1 نامیده ام، بد ندیدم یادداشت کوتاهی در باره تاریخ چه تشکیل و همچنین هدف از تشکیل گروه 15 توسط اعضای جنبش عدم تعهد داشته باشم. واقعیت این است که با توجه به ترکیب اعضای گروه 15 و سیاست های خارجی و اقتصادی این کشورها هیچ تناسبی میان  این کشورها و دولت کنونی آقای احمدی نژاد وجود ندارد. یا من متوجه نشده ام. اگر علاقه داشتید می توانید این یادداشت کوتاه را بدون توجه به بهره برادری های سیاسی این نشست که به گمان من دلیل اصلی برگزاری آن در تهران می باشد بخوانید. البته یادآور می شوم که قرار برگزاری نشست تهران در سال 2004 که مسلما هنوز دولت توسط آقای احمدی نژاد کنترل نمی شد در نشست ونزوئلا گرفته شده بود. 

این هم ادامه مطلب...

ادامه مطلب ...

مزیت انرژی، فرصت یا تهدید

موضوع مزیت های سیاسی و اقتصادی همواره از سوی حکومت ها مد نظر بوده است. برخی از این مزیت ها می تواند به عنوان یک موتور محرکه عمل کرده و باعث ارتقا و رشد سیاسی و اقتصادی یک کشور در منطقه یا جهان گردد. اما متاسفانه در ایران علیرغم برخورداری از مزایای مهم مانند موقعیت سوق الجیشی، نفت و گاز و پهنه وسیع و نیروی کار تحصیل کرده و جوان این مزیت ها نه تنها به فرصت تبدیل نشده بلکه در حال حاضر بلای جان ایران و ایرانی شده است. مطلبی در این باره به بهانه لزوم سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز ایران نوشتم که می توانید در ادامه مطلب بخوانید.

ادامه مطلب ...

بهار خزان زده و شکست اقتصاد نولیبرالی آرژانتین!

وقتی خبر توقیف روزنامه ای را می خوانی یا می شنوی ابتدا حیرت است و ناباوری!  واژه هایی مانند نه بابا! چرا! آه! بی اختیار بر لبان شنونده یا خواننده جاری می شود. و روزنامه نگارهایی که با شتاب و استرس تلاش دارند که روزنامه را به موقع ببندند و به چاپخانه بسپارند و خود با سبکی در انتهای شب به سوی خانه شان رهسپار شوند در حالی که برنامه کار فردا را با خود مرور میکنند.

اما همه این شور و حرارت با خبر توقیف ( بخوانید شلیک تیر خلاص) ناگهان سرد می شود. سپس سکوت است و دوباره خداحافظی بچه های روزنامه تا شاید وقتی دیگر!

این روزها اما جامعه در سکوت  خبرها را می شنود و در خود هضم می کند. بی این که واکنشی بیش تر از همان کلمات و واژههایی که برشمردیم بر لب ها جاری گردد. اگر روزی با توقیف روزنامه سلام چنان بلوایی به راه می افتاد، ادامه مطلب ...