لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

تایلند: پیراهن های سرخ در برابر پیراهن های زرد

تایلند کشوری با طبیعتی زیبا در آسیای جنوب شرقی در همسایگی کشورهایی چون کامبوج، مالزی، لائوس و میانمار با پهنهای در حدود 514 هزار کیلومتر مربع آرمیده است. این کشور کوچک و پر جمعیت پیشینه ای سراسر درد و رنج برای مردم تای داشته است. مردمی که دائم در جنگ و ستیز میان شاهان و حاکمان و همسایگان همواره رنج و مرگ و نیستی نصیب شان شده است. این کشور که پیش از این سیام نامیده می شد  بخشی از خمر یا کامبوج بوده و از طلوع سده 19 میلادی تا پایان جنگ دوم جهانی میان استعمارگران اروپایی از جمله انگلیس و هلند دست به دست شده و سرانجام پس از جنگ دوم جهانی این کشور که از سوی استعمارگران تایلند نام گرفته بود استقلال خود را به دست آورد. اما چه سود که شاهان مستبد با پشتوانه ارتشی که هر چند در نبردهای خارجی ضعیف و بزدل ظاهر میشد اما در برابر مردم بی سلاحِ خودی عجیب دلیر و خونخوار بود همواره زیر فشار و در رنج بود.

با توجه به تحولات در تایلند و سکوت خبری در این باره در رسانه های دولتی  و رسمی ایران برای آشنایی کلی با ریشه های اعتراض های گسترده مردم در این گشور مطلب زیر را می توانید بخوانید. 

اوضاع اقتصادی

توده مردم کشور تایلند علیرغم برخورداری این کشور از آب و هوای مناسب برای کشاورزی و زمین های حاصلخیز و همچنین منابع طبیعی فراوان و جمعیت جوان، گرفتار فقر و بیماری و فحشا هستند.

از کل مساحت  513155 کیلومتر مربعی این کشور 40 درصد آن زیر کشت و قابل بهره برداری کشاورزی است و حدود 25 میلیون نفر در بخش کشاورزی و زیر مجموعه های آن اشتغال دارند . مردم این کشور در حالی که خود از گرسنگی رنج می برند در سال 2007 با تولید 22 میلیون و 840 هزار تن برنج  رتبه بزرگترین صادرکننده محصول برنج را از آن خود کردند. صادرات برنج تایلند در همان سال به هشت میلیون و 94 هزار تن رسید.  تولید محصول شکر تایلند نیز در سال 2007 بالغ بر 59647000 تن بوده است. این کشور در بخش صنعت دام ، تولید و پرورش خوک در منطقه آسیای جنوب شرقی پس از کشورهای چین و ویتنام ، دارای رتبه سوم است . این در حالی است که پیش از این تایلند در رتبه دوم تولید گوشت خوک قرار داشته است.

اما مهم ترین عامل کسب و کار و درآمد اقتصاد این کشور گردشگری و جذب توریست است که به عنوان مهمترین عامل در کسب درآمد و ایجاد اشتغال برای جمعیت بیش از 65 میلیون نفری کشور تایلند شـناخته میشود، شمار گردشگران خارجی و مسافران ورودی به تایلند در سال 2007 قریب به 14 میلیون نفر برآورد شده است. وزارت توریسم و ورزش تایلند شمار گردشگران خارجی در سال 2008 را بالغ بر 5/14 تا 6/14 میلیون نفر اعلام کرده است.

توریست هایی که عمدتا به نظر میرسد یا برای تخریب محیط زیست طبیعی زیبای این کشور و یا برای فرونشاندن عطش شهوت شان پا به این سرزمین میگذارند. به طوری که خوشگذرانها دو کشور تایلند و فیلیپین را  به روسپیانشان میشناسند.

بهشت نولیبرالیسم

اما کشور تایلند  را به جز بهشت خوشگذران ها  باید بهشت نولیبرالیسم نامید. در این کشور فعالیت سیاسی احزاب چپ از جمله حزب کمونیست و همچنین اتحادیه ها و سندیکاهای کارگری ممنوع است. حزب کمونیست این کشور در دهه 80 به شدت سرکوب و اعضای آن کشته یا به زندان های دراز مدت محکوم شدند. عمده زمین های حاصلخیز و مرغوب در شمال کشور از اموال شاه و ملاکان بزرگ است. رعایا هیچ حقی بر روی زمین و جنگل هایی که در آنها کار میکنند ندارند. هزینههای سرانه آموزش و بهداشت که از سوی حکومت پادشاهی این کشور تامین می شود بسیار ناچیز است که عمدتا صرف حقوق و دستمزد کارمندان و معلمان در این دو بخش میشود. از این روست که شرکت های فراملی برای بهره کشی از نیروی کار و مواد اولیه ارزان این کشور به سوی آن جا سرازیر شدهاند. شرکت های فراملی ژاپنی، آمریکایی، اروپایی وکانادایی با تاسیس شرکت هایی در این سرزمین با استفاده از نیروی کار ارزان در حدود 38 میلیونی این کشور با پرداخت دستمزد در حد روزانه یک دلار در ازای  ساعت های کار طولانی، رفتار ظالمانه (مانند زندانی کردن کارگران در بیغوله هایی به نام کارگاه و کارخانه برای کارهای شبانه روزی، بهره کشی جنسی از زنان جوان و دختران)  به مونتاژ خودرو و تولید کالاهای ارزان قیمت صنعتی مصرفی از جمله رادیو، تلوزیون، لوازم برقی خانگی و غیره پرداخته و با صدور آن به کشورها آسیایی غربی و اروپای شرقی  بدون پرداخت مالیات به دولت تایلند، درآمد هنگفتی از این راه به جیب می زنند.

به علت سلطه گسترده شاه و دولت پادشاهی بر همه ارکان کشور و فقر و بیماری گسترده در این کشور ، با توجه به سرکوب شدید احزاب چپ و حتی میانه و سندیکاها و اتحادیه های مستقل کارگری و دهقانی، در سال 2001 یک بورژوای میانه رو و اصلاح طلب در انتخابات نخست وزیری این کشور به نام تاکسین شیناواترا نامزد گردید. وی که خواستار تحول در اوضاع اقتصادی و سیاسی این کشور بود به شدت از سوی توده مردم این کشور حمایت شد.. حکومت پادشاهی با توجه به اقبال مردم از این کاندیدا برای پنهان کردن عریانی شاه و تنهایی او در میان توده های مردم شروع به پخش گسترده لباسهایی به رنگ زرد در میان مردم به عنوان هدیه پادشاه به مردم کرد. اما مردم برای نشان دادن مخالفت خود با شاه لباسهای زرد را نپذیرفته و تی شرت های سرخ بر تن کردند. پس از پیروزی شیناوترا شاه و ملاکان و بورژوازی وابسته به آمریکا در این کشور با به راه انداختن کارزار گسترده تبلیغاتی علیه نخست وزیر منتخب مردم و همسر او سرانجام با کمک ژنرال ها و ترتیب دادن یک کودتا نخست وزیر قانونی تایلند را به زیر کشیدند. از همان زمان مبارزه مردم تایلند علیه شاه و دولت دست نشانده او به عرصه خیابان ها کشیده شد. روستاییان به ویژه روستاییان شمال این کشور که از حامیان سرسخت شیناوترا هستند بارها به بانکوک پایتخت آمده و با محاصره تلویزیون و کاخ نخست وزیری فریاد اعتراض خود را به گوش شاه پیر و بیمار این کشور و روسای شرکت های فراملی و ملاکان مرتجع این کشور رسانده اند. و هر بار با یورش نیروهای پلیس و نظامیان به ظاهر از خیابان ها عقب نشینی کرده اند.

در این میان اوضاع اقتصادی این کشور که کاملا زائده ای از اقتصاد جهانی به رهبری نومحافظه کاران آمریکا است سقوط آزاد را تجربه می کند. به گونه ای که  رشد تولید ناخالص داخلی این کشور از حدود مثبت 2/5 درصد در سال 2006 به منفی 3 درصد در سال 2009 رسیده و در آمد سرانه 8586 دلاری  آن به 3916 دلار آمریکا کاهش یافته که همین یک قلم اوج فاجعه اقتصادی و سیاسی این کشور را نشان می دهد. همچنین صادرات این کشور با کاهش 25 درصدی روبرو شده و درحالی که درآمد ملی کشور به شدت رو به کاهش نهاده بدهی خارجی آن از 52 به 68 میلیارد دلار رسیده و کسری بودجه آن از 1/0 در سال 2005 به 6/4 در سال 2009 رسیده است. نرخ رشد تشکیل سرمایه  از 9/28 در سال 2005 به 6/26 در سال 2009 کاهش یافته است.

سرخ پوش ها چه می خواهند؟

سرخ پوش ها فقط در یونان، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا نیست که شرکت ها و کارخانه ها را تعطیل کرده و به خیابان ها ریختهاند. بلکه در این گوشه جهان نیز مردم آرام و صلح جوی تایلند برای به دست آوردن برنج ارزان!( این در حالی است که تایلند بزرگ ترین تولید کننده و صادر کننده برنج جهان است) سرپناه، رفتار انسانی با کارگران و زنان و همچنین برخورداری از حق انتخاب نخست وزیر و نماینده مجلس به خیابان ها ریخته اند. در این جا بایستی از دولت تایلند پرسید آیا سزای چنین خواسته هایی سرب داغ و عبور شنی تانک از روی گوشت و استخوان این مردم رنج برده و گرسنگی کشیده است؟

(آمارها از سایت صندوق بین المللی پول استخراج شده است)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد