بحران فراگیر در صنعت خودروسازی پایانی ندارد!
زمانی نه چندان دور- شاید خیلی هم نزدیک، مثلا در زمان اکنون- یکی از دوستان که از ترس کارفرما نمیخواهد نامش برده شود تعریف میکرد که کارفرمایش روزی یقه او و چند تایی از کارکنان رده بالای شرکت- بخوانید مدیران- را می گیرد که شما وقتی که به این شرکت نه دولتی نه خصوصی- تیول مدیرعامل- آمدید چه داشتید و الآن چه دارید از مال و منال دنیا که هر چه دارید نه از برکت این شرکت بلکه کسب مال از راه حرام بوده و بیاورید و پس بدهید. این رفیق شفیق تعریف کرد که هرچه ما استدلال کردیم و صغرا و کبرا چیدیم که مثلا این نتیجه یک عمر کار و تلاش ما در این شرکت بوده و عمرمان را در این راه گذاشته ایم که هم زندگی مان را سر کنیم و هم پس اندازی برای روزهای پیری و کوری داشته باشیم به خرج مدیر محترم نرفت که نرفت. دلیلش را هم البته با کمال صداقت آمیخته با رذالت این طور گفت: که من در این سالهای دراز هرگز بیشتر یک پول بخور و نمیر به شما ندادهام و همیشه مواظب بودهام که شما چیزی از خودتان نداشته باشید که مبادا جلوی من بایستید و گردن کشی کنید. در این سالها هم هرگز هیچ کدامتان جلوی روشهای من دراوردی و آزارهای بی حد و اندازه من نایستادهاید وگرنه شما را مدیر قسمتها نمی کردم پس از کجا فلان خانه و فلان اثاث و ماشین را خریدهاید؟این ها که گفتم همه واقعیت نیست چون واقعیت آن قدر صریح و چندش آور است که اگر بگویم باروتان نمی شود و ممکن است پیش خودتان مرا به دروغ گویی یا دست کم غلو متهم کنید.
این را گفتم تا بروم سر اصل مطلب که ابعاد فراگیر بحران اقتصادی جهان است که مثل یک کوه یخ میماند و هر روز کشتی یکی از شرکتها در اثر برخورد با آن منهدم میشود. ظاهرا در این ماههایی که از وقوع بحران مالی جهان سرمایه سالار میگذرد هنوز ابعاد آن بر اقتصاددانان سرمایهداری مشخص نیست. البته به نظر عمدی در کار است تا به تدریج مال همه را بالا بکشند و چند صباحی بعد با نسخه جدیدی برای نجات سرمایه داری از راه برسند نسخه به دستان و رمالان نولیبرال و نومحافظه کار تا چند صباحی دیگر و این بار به شکلی دیگر تتمه پس انداز بخور و نمیری را که خلق الله از گلوی خود و زن بچههاشان بریدهاند به ترفندی دیگر از چنگشان درآورند. وگرنه چرا در حالی که شرکت جنرال موتورز از فرط بی پولی به ورشکستگی افتاده و با کمکهای- البته میلیاردی- دولت نا محرم که حالا محرم شده بر سر پاست بایستی مدیران آن با جتهای شخصی به این طرف و آن طرف بروند؟ یا فلان بانک_ بخوانید لمن برادرز- در حالی که کاسه گدایی جلو کنگره دراز کرده در پایان سال بایستی پاداشهای میلیونی به مدیرانش بدهد. البته سرکیسه کردن ملت در ارقام میلیاردی ناز شست این چنینی هم میخواهد. نمونه این چنین حاتم بخشیها را در سایر شرکتها و کمپانیهای عظیم مالی و صنعتی نیز می توان نه تنها در ینگه دنیا -مهد آزادی- بلکه در گوشه کنار عریض و طویل دنیای سرمایه داری دید.
در همین رابطه مطلبی را در روزنامه اعتماد ملی امروز- یک شنبه 13 اردیبهشت در صفحه 9 یا در اینجا می توانید بخوانید در باره مشکلات ساختاری صنعت خودروسازی آمریکا مخصوصا.