لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

لیشقه

یادداشت‌های فریبرز مسعودی

میری هم به صف رفتگان پیوست!

ای کاش که جای آرمیدن بودی

وین راه دراز را رسیدن بودی

یا از پس صد هزار سال از دل خاک

چون سبزه امید بردمیدن بودی


شنیدن این خبر برای من که چندان طرفدار این بازیگر سینمای خوش باشی دوران بی‌خبری نبودم گذشته از افسوس و غمی گنگ که شاید ناشی از حسی نوستالژیک باشد اندیشه‌ای اندوه‌ناک به بار آورد!

که چگونه ۳۰ سال از خاموشی و سکوت این بازیگر خندان سینما گذشت و ما حتی یک لحظه به آن نیندیشیدیم. بد یا خوب میریُ فردینُ بهروزُ ناصرُ فروزان و و و گوشه‌ای از تاریخ این سرزمین بودند و هستند. چه بخواهیم چه نخواهیم. و ما در چه گرداب بی‌خبری دست و پا می‌زنیم!. و ما را چه می‌شود که این گونه به خود ویرانگری پرداخته‌ایم؟ ویرانگری تاریخ. ویرانگری طبیعت. ویرانگری ایده‌ها، آمال و آروزها! و فکر کردم که لابد خیام هم حس و حالی مثل حالای ما را داشته که این دوبیتی را سروده. انگار تاریج همچنان در تکرار است و تکرار و تکرار!


این سایت‌ها خبر در گذشت میری را در سکوت خبری رسانه ملی و البته روزنامه‌ها آگهی کرده‌اند:

http://yadashtha.persianblog.ir/وhttp://www.sourehcinema.com وhttp://www.best2me.com/t68483/و http://royanz.com/archives/780و http://amirgheysari.persianblog.ir/post/110/و http://www.choogh.com,و http://www.shereno.com و http://balatarin.comو http://donbaleh.comو http://www.sourehcinema.comو بسیاری سایت‌ها و وبلاگ‌های دیگر.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد