سرود همراهی
ژاله بر سنگ افتاد، چون شد
ژاله خون شد
خون چه شد، خون چه شد؟
خون جنون شد
ژاله خون کن
خون جنون کن
سلطنت زین جنون واژگون کن
ژاله بر گل نشان ، گل پران کن
بر شهیدان زمین گلستان کن
نام گم نام ها جاودان کن
تا به صبح آید این شام تیره
در شب تیره آتشفشان کن!
دست در کن
شو خطر کن
خانه ی ظلم زیر و زبر کن
جان خواهر
کارگر، روستایی، برادر
پیشه ور، ای جوان، ای دلاور
ما همه یک صف و در برابر
آن ستم کاره ، آن تاج بر سر
دست در کن
شو خطر کن
خانه ظلم زیر و زبر کن!
خواهر من، گرامی برادر
چون به هر حال تنهاست مادر
من به خاک افتادم تو بگذر
بهر ایجاد دنیای بهتر
دست در کن
شو خطر کن
خانه ظلم زیر و زبر کن!
ای شما ای صف بی شماران!
اشک من در نثار شمایان
بر سر هر گذرگاه و میدان
ژاله شد، ژاله شد
ژاله چون شد
ژاله خون شد، ژاله دریای خون شد
خون جنون
خون جنون
سلطنت واژگون
سلطنت واژگون
مرسی من عاشق این شعرم خیلی حس حماسی به آدم می ده راستی من بعد از مدتها آپ شدم بهم سر بزن خوشحال می شم