اساس سیاست خارجی هر کشوری منافع ملی است. به گونهای که این منافع ملی است که سیاست خارجی هر کشوری را شکل میدهد. البته این موضوع در مورد ایران چندان صادق نیست و این منافع گروه یا جریان حاکم است که سیاست خارجی را تعیین میکند.
این روزها و پس از اعتراضات مردم ایران به نتایج انتخابات و رویدادهای پس از آن باعث موضعگیری بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای اروپایی علیه دولت کنونی ایران شد. فارغ از این که نحوه اعتراض مردم ایران به تقلبات گسترده در نتیایج انتخابات و واکنش تند حکومت به این اعتراضات همدردی جهانیان را نسبت به مردم ایران برانگیخت ولی موضع گیری کشورهای اروپایی به ویژه فرانسه و ایتالیا و بریتانیا نبایستی ما را نسبت به موضع ضد انسانی و ضد کارگری این دولتها غافل کند. البته ما در این مقطع زمانی به این حمایتها نیاز داریم و قرار نیست به آنها بتازیم ولی دلایل بسیاری برای حمایت اروپایی ها از مردم ایران و ضدیت با دولت کنونی وجود دارد که برخی از انها سیاسی و برخی اقتصادی است. فراموش نکنیم دولت المان یکی از بزرگترین شرکای تجاری ایران در جهان میباشد. همچنین دولت ایتالیا سرمایه گذاری های فراوانی در ایران انجام داده و شرکت نفتی انی از ایتالیا در تمام سالهای پس از انقلاب در ایران حضوری مستمر داشته و دارد. این شرکتها به علت مخالفت آمریکا ناچار شده اند از قراردادهای نان و اب داری نفتی و اقتصادی در ایران کنار بکشند و میدان را به شرکتهای درجه چندم چینی و مالزیایی و غیره واگذارند که از این موضوع بسیار ناراحت هستند. از سوی دیگر وابستگی شدید اروپایی ها به انرژی آن ها را برای دستیابی به انرژی ارزان قیمت ایران ترغیب میکند. البته آمریکا نیازی به انرژی ایران ندارد ولی این کشور نیز مایل نیست شرکتهای عظیم نفتی آمریکایی از این خوان نعمت بی نصیب باشند لذا راه حل را در فشار بیشتر به ایران می داند برعکس اروپایی ها. در این میان آن چه که در اثر بی سیاستیهای دولت ایران به دست می اید تقویت موقعیت دولت مافیایی روسیه در منطقه و در جهان است. روسیه با توجه به ضعف ایران دست کم در مورد انرژی و جریان آن به اروپا هر گاه خواسته گلوی اروپایی ها را فشرده و از آن ها باج های کلانی ستانده که آخرین آن در ماجرای اوستیای جنوبی و در رابطه با گرجستان اتفاق افتاد.
با توجه به گستردگی موضوع گرچه این روزها بیشتر حواس فعالان سیاسی به پیامدهای رویدادهای تکان دهنده سیاسی کنونی است که آن ها را میان مرگ و زندگی قرار داده است ولی بد نیست با چشم باز دت به انتخاب و موضع گیری در باره کشورهای خارچی بزنند. در همین زمینه تحلیلی از اینجانب در سایت البرز نت قرار گرفته است که خواندن آن بد نیست. آن را می توانید در اینجا بخوانید.