در این میدان اگر پیروز گردی.....
آه... اکنون دست من خالیست
بر فراز سینه ام جز بته هایی از گل یخ نیست
گر نشانی از گل افشان بهاران باز میخواهید
دور از لبخند گرم چشمه خورشید
من به این نازک نهال زرد گونه بسته ام امید.
هر چه به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک میشویم شاهد موضع گیریهایی از چپ و راست، له یا علیه این انتخابات هستیم. روش و عملکرد دستگاههای حکومتی چون شورای نگهبان قانون اساسی و قدرتهای در پرده آنچنان کارنامهای از خود به جای گذاشته که به هیج عنوان قابل دفاع حتی از سوی طیف گستردهای از نیروهای داخل حکومت که پیشینهای به مراتب انقلابیتر از افراد شورای نگهبان و آن بخش از نیروهای پس پرده فراقانونی دارند- نیز نیست. از سوی دیگر شرایط بحرانی کشور و جهانی و ضعف مفرط و شدید نیروهای مترقی داخلی هیچ بدیلی را جز اصلاحطلبان کنونی امتحان پس داده به طبقه زحمتکش و کارگران و مزد بگیران نشان نمیدهد. ما به جستجوی منفذی برای تنفس ناچاریم که در این انتخابات شرکت کنیم و این کمترین و کوچکترین کاری است که به دور از تندروی و کندروی میتوانیم انجام دهیم.
هست گل هایی در این گلشن که از سرما نمی میرد
وندرین تاریک شب تا صبح
عطر صحرا گسترش را از مشام ما نمی گیرد.(سیاوش کسرایی)
البته مطلبی امروز دوشنبه 4 خرداد در البرزنت در باره انتخابات گذاشته شده که مفصلتر است و می توانید برای خواندنش به آن بروید.